گنجور

 
صائب تبریزی

پیش ارباب خرد رسم تکلف باب است

در خرابات مغان ترک ادب آداب است

عاشق صادق و پروای ملامت، هیهات

صبح در سینه خود چاک زدن بی تاب است

هر که گیرد ز جهان گوشه عزلت طاق است

هر که زین خلق به دیوار خزد محراب است

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
سلمان ساوجی

چشم سر مست تو چون بخت من اندر خواب است

دهن تنگ تو چون کام جهان نایاب است

جامی

وادی عشق که جز تشنه در او نایاب است

ریگش از خون دل تشنه لبان سیراب است

خواب مرگ است در آن وادی و بیدار دلی

شده در سایه هر خاربنش در خواب است

سربنه یا سر خود گیر که این وادی را

[...]

صائب تبریزی

زان دم تیغ که از آب بقا سیراب است

آب بردار که صحرای فنا بی آب است

پیر کنعان نظر از راه نظر بستن یافت

چشم پوشیدن این طایفه فتح الباب است

طوق زنجیر، گریبان سورست مرا

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه