گنجور

 
صائب

رویت که شست چهره به آتش نقاب ازو

شد مشرق ستاره و مه آفتاب ازو

چشم حیا مدار ز خوبان، که آینه است

امروز دیده ای که نرفته است آب ازو

جرات نگر که در قدح موم کرده ایم

آن باده ای که هست بط می کباب ازو

 
 
 
صائب تبریزی

رویت که شست چهره به آتش نقاب ازو

شد مشرق ستاره و مه آفتاب ازو

چشم حیا مدار ز خوبان، که آینه است

امروز دیده ای که نرفته است آب ازو

جرات نگر که در قدح موم کرده ایم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه