گنجور

 
 
 
صائب تبریزی

عرق آلود ز می طرف جبین ساخته ای

دیده ها را صدف در ثمین ساخته ای

ساده لوحی بود آیینه صد نقش مراد

تو ز صد نقش به نامی چو نگین ساخته ای

اسیر شهرستانی

اگر از خنده گر از چین جبین ساخته ای

مزد چنگت که ندیدیم چنین ساخته ای

گر سلیمان دو عالم بشوی می رسدت

از شکست دل ما نقش نگین ساخته ای

ای که در زمزمه عربده دستی داری

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه