گنجور

 
صائب

در مجلس شراب رخ شرمگین مجو

از جویبار شعله گل کاغذین مجو

مجنون به پای ناقه لیلی نهاد روی

رنگ ادب ز لاله صحرانشین مجو

از آفتاب، صلح به روز سیاه کن

نقشی که بر مراد بود زین نگین مجو

 
 
 
نظیری نیشابوری

از صبح روزگار گشاد جبین مجو

روی شکفته از دل اندوهگین مجو

چشم ثبات مهر ندیدم بر آسمان

جنسی که بر فلک نبود از زمین مجو

قاصد پیام یار ز ما آورد به ما

[...]

صائب تبریزی

ای دل گشاد کار خود از آن و این مجو

این قفل را کلید ز هر آستین مجو

روی دل از خسیس نهادان طلب مکن

از خار و خس ملایمت یاسمین مجو

حال دل گرفته به هر بی بصر مگوی

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه