گنجور

 
 
 
صائب تبریزی

رُتبهٔ بالِ پری باشد پَرِ تیرِ ترا

شوخی چشمِ غزالان است زِهگیر ترا

می‌شود سرسبز از عمرِ ابد، آن را که کِشت

داده‌اند از چشمهٔ خضر آبِ شمشیر ترا

چرخ نتواند نگاهِ کج به مجنونِ تو کرد

[...]

قدسی مشهدی

شد دهان شکرگو هر زخم نخجیر ترا

صید پیکان‌خورده داند لذت تیر ترا

جز حدیث بیستون در بزم شیرین نگذرد

آفرین ای ناله فرهاد تاثیر ترا

جور کن چندان که بتوانی که روز بازخواست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه