زلفت که همچو شام غریبان گرفته است
صبح نشاط در ته دامان گرفته است
از دست رستخیز حوادث کجا رویم؟
ما را میان بادیه باران گرفته است
(این سهو بین که دیده حق ناشناس من
روی ترا برابر قرآن گرفته است)
از ابر نوبهار چمن جان گرفته است
گلزار رنگ چهره مستان گرفته است
از بس که نوبهار به تعجیل می رود
شاخ از شکوفه دست به دندان گرفته است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ساقی، جهان سرشک حریفان گرفته است
کو کشتی شراب که طوفان گرفته است
چندان بجان رسید دلم از غم جهان
کز محنت جهان دلم از جان گرفته است
با آنکه دامن از همه عالم کشیده ام
[...]
عشقی بتازه باز گریبان گرفته است
آه این چه آتش است که در جان گرفته است
ایدل ز اضطراب زمانی فرو نشین
دستم بزور دامن جانان گرفته است
آن لعل آبدار ز تسخیر کائنات
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.