گوش تا گوش زمین از گفتگوی من پرست
تا خط بغداد، این جام از سبوی من پرست
نه همین اهل زمین را پایکوبان کرده است
خانقاه چرخ هم از هایهوی من پرست
از سر پر شور دارم آسمان را بی قرار
این قدح در دور باشد تا کدوی من پرست
گرد پاپوشی رسانیده است هر جا کلک من
نافه خاک از نسیم مشکبوی من پرست
جام گردون ته ندارد، ورنه از احسان عشق
نغمه خونین چو مینا در گلوی من پرست
چون به دریا متصل شد جو، نمی گردد تهی
جای حیرت نیست گر پیوسته جوی من پرست
تنگ افتاده است دامان صدف افلاک را
ورنه گوهر در سحاب تازه روی من پرست
آشنایی نیست غیر از معنی بیگانه ام
شکوه خلق از دل بیگانه خوی من پرست
داغ ها دارد بهار از جلوه طاوسیم
بس که از افکار رنگین مو به موی من پرست
خارخار مدعایی نیست در خاطر او
چرخ را دل از دل بی آرزوی من پرست
صائب از آزادگی با درد بی درمان خوشم
ور نه دامان جهان از چاره جوی من پرست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حالتهای درونی شاعر و ارتباط او با جهان میپردازد. شاعر احساسات عمیق و شوری را تجربه میکند که از طریق کلامش به دیگران منتقل میشود. او میگوید که گفتوگوهایش مانند موسیقی در همه جا طنینانداز است و تأثیر عمیقی بر دیگران دارد. با اشاره به عشق و آزادی، شاعر از ایدههایی چون زیبایی و درک عمیق زندگی سخن میگوید. او همچنین به چالشهای زندگی، احساس تنهایی و نیاز به ارتباط اشاره میکند و در نهایت، از آزادی و آزادگی خود لذت میبرد، حتی اگر با درد و رنج همراه باشد.
هوش مصنوعی: زمین تا زمین از صحبتهای من پر شده است و تا خط بغداد این جام از نوشیدنی من پر است.
هوش مصنوعی: این بیت اشاره به این موضوع دارد که فقط انسانها و ساکنان زمین نیستند که از صدای شدید و شوقی که در خانقاه ایجاد میشود، تحت تأثیر قرار میگیرند. بلکه حتی چرخ و گردش فلک نیز از این سر و صدا و هیاهو متأثر شده است. به عبارتی، این شور و شوق به حدی است که تمامی موجودات و حتی عالم هستی را در بر میگیرد.
هوش مصنوعی: حس و حال پرشوری دارم و آسمان را به خاطر این شراب نگرانم. این لیوان باید مدتی دور باشد تا بتوانم به کدویم رسیدگی کنم.
هوش مصنوعی: هر جا که قدم میگذارم، بوی خوش و دلانگیز من مانند عطری خوش، فضایی را پر کرده است.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که زندگی و زیباییهای آن، مانند یک جام بینهایت، هیچگاه پایان نمییابد. اما اگر این جام پایان داشت، صدای عشق و احساسات عمیق و دردناک به مانند نغمهای بر گلوی من مینواخت و حسی شبیه به مینا به وجود میآورد. به طور کلی، احساسات عمیق عشق و زندگی حتی در سختیها و دردها نیز ادامه دارند و بیانگر عمق وجود انسان هستند.
هوش مصنوعی: وقتی جوی به دریا متصل میشود، دیگر در آنجا چیزی کم نیست. بنابراین، جای شگفتی نیست که جوی من همیشه پر از آب باشد.
هوش مصنوعی: در آغوش آسمان فضا تنگ و محدود شده، در غیر این صورت، میتوانست الماسهای درخشان از ابرها به سمت من بیایند.
هوش مصنوعی: تنها چیزی که بین ما وجود ندارد، آشنایی است و احساس من نسبت به غریبهها، خود را به وضوح نشان میدهد.
هوش مصنوعی: بهار به خاطر زیباییهایش مانند طاووس، درد و رنجهای بسیاری دارد؛ چرا که افکار رنگارنگ و جذاب من مثل پرهای طاووس در هم تنیده است.
هوش مصنوعی: آرزو و خواستهای در دل او وجود ندارد؛ او چرخ زمانه را از دل من که بیخواستهام، بیشتر دوست دارد.
هوش مصنوعی: من از آزادی و بیدردی راضی هستم، حتی اگر دردی وجود داشته باشد که درمانپذیر نیست. در غیر این صورت، زندگی من پر از تلاش برای یافتن راه حل خواهد بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.