لنگر از صاحبدلان، شوخی ز خوبان خوشنماست
از هدف استادگی، از تیر جولان خوشنماست
صحبت نیکان بود مشاطه بدگوهران
خار تا بر دور گل باشد، چو مژگان خوشنماست
تیغ جان بخش تو شد آب از حجاب کشتگان
از کریمان معذرت در وقت احسان خوشنماست
ریزش پنهان به سایل، عمر جاویدان دهد
پرده ظلمت به روی آب حیوان خوشنماست
از بزرگان ترک اسباب تکلف عیب نیست
در بساط آسمان ابر پریشان خوشنماست
مد احسان را دو چندان می کند روی گشاد
خنده برق از سحاب گوهر افشان خوشنماست
رشته لعل است در کوه بدخشان خار و خس
شمع ماتم بر سر خاک شهیدان خوشنماست
از بزرگان روی دل صائب به خردان عیب نیست
دل به دست آوردن مور از سلیمان خوشنماست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
رازها با اهل گفتن ز اهل عرفان خوش نماست
یار یکدیگر شدن از قوم و خویشان خوش نماست
نصرت دین حق و در درد بودن متفق
ز اهل علم و پیشوایان و فقیهان خوش نماست
این فقیهان مجادل از کجا حکمت کجا
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.