تا گل ز عکس عارض او چیده است آب
در چشمه از نشاط نگنجیده است آب
بر روی آب آنچه نماید حباب نیست
صد پیرهن ز عکس تو بالیده است آب
تا سرو خوش خرام تو از باغ رفته است
رخسار خود ز موج خراشیده است آب
نعلش در آتش است ز هر موج پیش بحر
آسودگی ز عمر کجا دیده است آب
غلطد چنین که بر دم شمشیر خون من
هرگز به روی سبزه نغلطیده است آب
نگذاشت آب در جگر تیغ زخم من
از تیغ اگر چه زخم ندزدیده است آب
زینسان که من به نیک و بد دهر ساختم
با خار و گل ز لطف نجوشیده است آب
ضایع مساز حرف نصیحت به غافلان
بر روی پای خفته که پاشیده است آب؟
پیچد چنان که در تن خاکی روان من
در جویبار تنگ نپیچیده است آب
صائب ز خوشگواری آب است بی خبر
هر کس که از سفال ننوشیده است آب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و آرامش آب اشاره میکند و آن را نماد نشاط و زندگی میداند. او تصویر میکند که آب در چشمه شاداب است و نمیتواند خنکای خود را در مکانهای دیگر حفظ کند. همچنین به تأثیر آب بر زندگی و احساسات انسان اشاره میکند، و میگوید که آب از زخمها و دردها نمیکاهد و حتی نصایح و پندها هم در غفلتهایی که انسان دچار آن است، نادیده گرفته میشوند. در نهایت، شاعر به این نکته میپردازد که آب، در واقع نشانهای از خوشگذرانی و زندگی است، اما کسانی که درگیر دنیای مادی هستند، از این حقیقت بیخبرند.
هوش مصنوعی: آب در چشمه به خاطر شوق و سرزندگی ناشی از زیبایی چهره او، آنقدر پرنشاط و خروشان است که جای نگهداری ندارد و نمیتواند در یک جا بماند.
هوش مصنوعی: حبابی که بر روی آب ظاهر میشود، چیزی واقعی نیست. اما در زیر آب، صدها پیراهن از تصویر تو به وجود آمده است. به این معنی که زیبایی و تأثیر تو در عمق وجود، از آنچه که به چشم میآید، بیشتر است.
هوش مصنوعی: وقتی که تو، همچون سرو خوشقد و قامت، از باغ رفتهای، چهرهات از ناز و زیباییاش بهواسطهی امواج به هم ریخته و آسیب دیده است.
هوش مصنوعی: نعل او در آتش است، هر بار که موجی به او نزدیک میشود. از عمرش، آرامش دریا را هیچ وقت ندیده است.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که هیچ گاه خون من بر روی سبزهها نریخته است و این ادعا که خونم به این شکل بر روی زمین پاشیده شده، نادرست است. اشاره میکند به این که خون من به خاطر وقایعی که در زندگیام رخ داده، به راحتی و بدون معنی به هدر نرفته است.
هوش مصنوعی: آب زخم من را نمیدهد تا در دل بفروید، گرچه آن تیغ زخم را از من نربوده است.
هوش مصنوعی: من به این صورت که در زندگی نیک و بد را تجربه کردم، متوجه شدم که زندگیام مانند آبی است که از گل و خار سرشته شده و به لطف و زیبایی نیامده است.
هوش مصنوعی: نصیحت را به افراد غافل ارزانی مدار، چرا که آنها در حال استراحت هستند و مثل کسی میمانند که آب روی او ریختهاند.
هوش مصنوعی: آب در جویبار به آرامی جریان دارد و نمیتواند به سرعت و درهم بپیچد، مانند روح من که در وجود ماده و خاکیام به آرامی و به دور از پیچیدگیها حرکت میکند.
هوش مصنوعی: هر کسی که به خوشی و لذتهایی که آب میدهد آشنا نیست، مانند کسی است که از سفال ننوشیده و از کیفیت و طعم آب خبری ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.