خجلت ز عشق پاک گهر می بریم ما
از آفتاب دامن تر می بریم ما
یک طفل شوخ نیست درین کشور خراب
دیوانگی به جای دگر می بریم ما
تا کی خمار سنگ ملامت توان کشید؟
زین شهر رخت خویش بدر می بریم ما
فیضی که خضر یافت ز سرچشمه حیات
دلهای شب ز دیده تر می بریم ما
حیرت مباد پرده بینایی کسی!
در وصل، انتظار خبر می بریم ما
با مشربی ز ملک سلیمان وسیع تر
در چشم تنگ مور بسر می بریم ما
آسودگی مقدمه خواب غفلت است
کشتی به موج خیز خطر می بریم ما
هر کس به ما کند ستمی، همچو عاجزان
دیوان خود به آه سحر می بریم ما
صائب ز بس تردد خاطر، که نیست باد!
در خانه ایم و رنج سفر می بریم ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از احساس خجلت و ناامیدی ناشی از عشق و زیباییهای زندگی صحبت میکند. او به دشواریهای عشق و انتظارهایی که در ارتباط با آن وجود دارد اشاره میکند. شاعر بیان میکند که در این دنیای خراب، دوشها و بار سنگین ملامتهای دیگران را به دوش میکشد و از نتایج ناامیدی و بیتحرکی در زندگی صحبت میکند. او همچنین به جستجوی زیبایی و معنای عمیقتر زندگی اشاره دارد و احساسات عمیق و ناب انسانها را در مواجهه با مشکلات و چالشها نقل میکند. در نهایت، او به وجود یک پیوستگی میان انسان و زیبایی اشاره دارد که موجب کمحالی و غفلت از واقعیتها میشود.
هوش مصنوعی: ما از عشق خالص و ناب شرمندهایم و مانند آفتابی که دامنش تر میشود، ما هم در این عشق احساس ناپاکی میکنیم.
هوش مصنوعی: در این سرزمین ویران، خبری از کودکانی سرزنده و بازیگوش نیست و ما تنها دیوانگی را به جای دیگری منتقل میکنیم.
هوش مصنوعی: تا کی میتوان بار سنگین انتقادات را تحمل کرد؟ از این سرزمین، لوازم و نشانههای زندگیمان را به همراه میبریم.
هوش مصنوعی: ما نیز از منبع زندگی و آگاهی، که خضر از آن بهرهمند شده، نهالی از دلهای شبانه و اشکهایمان برمیداریم.
هوش مصنوعی: نباید هیچکس در پی دیدهبان خوشبختی حیرت کند، زیرا ما در لحظهی وصال، انتظار دریافت خبر را داریم.
هوش مصنوعی: ما در حالی زندگی میکنیم که با روحیهای بزرگتر از سرزمین سلیمان، اما نگاه ما همچنان محدود و تنگ و کوچک است، همچون مورچهای که تنها به اطراف خود میبیند.
هوش مصنوعی: آرامش و راحتی میتواند باعث غفلت ما شود. ما در شرایطی قرار داریم که همچون کشتی در حال حرکت در میان امواج خطرناک هستیم.
هوش مصنوعی: هر کسی که به ما ظلم کند، ما نیز مانند بیچارگان و درماندگان در دل شب، از غم و درد خود ناله و آه میزنیم.
هوش مصنوعی: به خاطر رفت و آمدهای زیاد ذهنی، ما در خانه هستیم اما هنوز سختیهای سفر را متحمل میشویم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
خجلت ز عشق پاک گهر میبریم ما
از آفتاب دامن تر میبریم ما
یک طفل شوخ نیست درین کشور خراب
دیوانگی به جای دگر میبریم ما
فیضی که خضر یافت ز سرچشمهٔ حیات
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.