ترجیح می دهد به پدر اوستاد را
هر کس شناخته است بیاض و سواد را
با نیک و بد چو شیر و شکر جوش می زند
دریافت هر که چاشنی اتحاد را
در زیر آسمان نبود صبح بی شفق
خون در پیاله است جبین گشاد را
زخم زبان چه کار به سرگشتگان کند؟
پروای خار و خس نبود گردباد را
تلخی کشان عشق نگیرند جام زهر
در محفلی که راه بود نوش باد را
از ابر بی نیاز بود تیغ آبدار
حاجت به باده نیست روان های شاد را
زهرست شکری که مکرر نمی شود
بدخو مکن به وصل، دل نامراد را
شایسته خدا و رسول است اعتقاد
ضایع مکن به اهل جهان اعتقاد را
زنهار در درستی خط سعی کن که هست
خط شکسته، خواب پریشان سواد را
صائب امید هست که آن خط عنبرین
روشن کند سواد من بی سواد را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.