به خبر چند تسلی ز رخ یار شوی؟
سعی کن سعی که شایسته دیدار شوی
چند چون طوطی بی حوصله از بی بصری
به سخن قانع ازان آینه رخسار شوی؟
این که از داغ جدایی جگرت می سوزند
غرض این است که لب تشنه دیدار شوی
نیست چون حوصله دیدن بی پرده ترا
به که قانع به نگاه در و دیوار شوی
تا تو از شادی عالم نکنی قطع امید
به غم عشق محال است سزاوار شوی
بادپیمایی گفتار ندارد ثمری
لب فرو بند که گنجینه اسرار شوی
چون نداری پر و بالی که شوی واصل بحر
در ره سیل همان به که خس و خار شوی
گرچه چون صبح ترا موی سیه گشت سفید
نشد از خواب درین صبح تو بیدار شوی
وضع دنیا شود از مستی غفلت هموار
مصلحت نیست درین غمکده هشیار شوی
مبر از درد شکایت به طبیبان زنهار
که ز یک درد به صد درد گرفتار شوی
پرده بردار ز پیش نظر کوته بین
مگر از عاقبت خویش خبردار شوی
نتوان دل ز عزیزی به سهولت برداشت
جهد کن جهد که در چشم کسان خوار شوی
گر بری غنچه صفت سر به گریبان صائب
بی نیاز از گل و دلسرد ز گلزار شوی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره دلتنگی و درد جدایی و عشق است. شاعر به فردی میگوید که باید سعی کند در دیدار با یار خود شایسته باشد و از بیتوجهی و غفلت دوری کند. او از طرفی هشدار میدهد که نباید به درد جدایی شکایت کند، چرا که ممکن است به دردهای بیشتری دچار شود. همچنین بیان میکند که اگر انسان نتواند به عشق و زیبایی نزدیک شود، بهتر است که از آرزوهای دوردست خود دست بکشد و به واقعیتهای موجود توجه کند. در نهایت، شاعر به فرد یادآوری میکند که زندگی با خوشی و غم همراه است و باید با هشیاری به دنبال زیباییها و حقیقتهای زندگی باشد.
هوش مصنوعی: چند بار میخواهی با شنیدن خبرهایی دلخوش کنی؟ بهتر است تلاشت را بکن تا شایستهی دیدار محبوبت باشی.
هوش مصنوعی: چند بار مانند طوطی بیحوصله از نداشتن بینایی به صحبت بیمحتوا ادامه خواهی داد و به جای آنکه از آینه به چهرهات نگاه کنی؟
هوش مصنوعی: این که دلت از درد جدایی می سوزد به این دلیل است که بخواهی بار دیگر طعم دیدار را بچشی.
هوش مصنوعی: توجه به زیباییها و معانی عمیق زندگی نیازمند شجاعت و فراغ بال است. اگر نتوانی به راحتی به درون زیباییها نگریستی، بهتر است که فقط به ظاهر و شکلهای بیرونی اکتفا کنی.
هوش مصنوعی: تا زمانی که از خوشحالی زندگی ناامید نشوی، به خاطر غم عشق نمیتوانی شایستهای باشی.
هوش مصنوعی: پرواز در باد بیفایده است و سخن گفتن هم ثمرهای ندارد، پس دهان را ببند تا به اسرار درونیات دست یابی.
هوش مصنوعی: اگر بال و پر نداریم تا به دریا برسیم، بهتر است که در مسیر سیل، مثل علف و خار، باقی بمانیم.
هوش مصنوعی: اگرچه موهای سیاه تو به سفیدی صبح تبدیل شده است، اما از خواب بیدار شو و این روز را آغاز کن.
هوش مصنوعی: حالت و وضعیت دنیا به گونهای است که غفلت و شوق به مستی در آن موج میزند. در این مکان پر از غم و اندوه، هوشیاری و بیداری برای تو مفید نیست.
هوش مصنوعی: از بیان درد خود به پزشکان خودداری کن، زیرا ممکن است با شکایت از یک مشکل، خود را به مشکلات بیشتری دچار کنی.
هوش مصنوعی: از جلوی چشمان تنگنظر خود پرده را کنار بزن و دقت کن تا از سرنوشت خود آگاه شوی.
هوش مصنوعی: عشق و محبت به عزیزان به سادگی کنار گذاشته نمیشود، پس تلاش کن که به خاطر آنها دچار ذلت و حقارت در نظر دیگران نشوی.
هوش مصنوعی: اگر مانند غنچه باشی و خود را درون جامهات پنهان کنی، دیگر به گل نیازی نخواهی داشت و از باغ و گلستان ناامید خواهی شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.