می کند تن هم دل بی تاب را گردآوری
مشت خاکی گر کند سیلاب را گردآوری
عشق هم در پرده ناموس می ماند نهان
از کتان آید اگر مهتاب را گردآوری
پنجه مژگان عنان اشک نتواند گرفت
رعشه داری چون کند سیماب را گردآوری؟
نافه خونین جگر بیهوده می پیچد به خویش
نیست ممکن بوی مشک ناب را گردآوری
پهن شد در دامن صحرا فغانم، گرچه من
چون جرس کردم دل بی تاب را گردآوری
در خطرگاهی که سر باید گرفتن با دو دست
می کنند این غافلان اسباب را گردآوری
لب ببند از گفتگوی پوچ مانند حباب
چون صدف کن گوهر سیراب را گردآوری
گرد دل گشتن بود شیرازه صاحبدلان
می کند سرگشتگی گرداب را گردآوری
رشته جان بیشتر زین تاب پیچیدن نداشت
چون گره کردیم پیچ و تاب را گردآوری
می کند چون کوزه لب بسته، هر کس شد خموش
در خم گردون شراب ناب را گردآوری
از سپهر تنگ چشم امید بخشایش خطاست
می کند غربال اینجا آب را گردآوری
هر که در آزادگی ثابت قدم شد، می کند
چون صنوبر صد دل بی تاب را گردآوری
گر چنین خواهد شدن عمامه واعظ بزرگ
همچو گنبد می کند محراب را گردآوری
دست و پا گم می کند از جلوه مستانه اش
من که کردم بارها سیلاب را گردآوری
کرد شمع زیر دامن خط فروغ حسن را
شب کند خورشید عالمتاب را گردآوری
آدمی را در نظرها آبرو دارد عزیز
چون گهر کن زینهار این آب را گردآوری
صبح شد، هنگام بیداری است، چشمی باز کن
تا کی از مژگان نمایی خواب را گردآوری؟
حسن هر جایی است، در یک جا نمی گیرد قرار
می کند روزن عبث مهتاب را گردآوری
ایمن از صرصر بود صائب چراغ دولتش
هر که در دولت کند احباب را گردآوری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به مسائل عشق، دلتنگی و تلاش برای جمعآوری احساسات و تجارب پرداخته است. شاعر به زیبایی نشان میدهد که عشق و دلشکستگی را نمیتوان به راحتی گردآوری کرد و هر تلاشی در این زمینه به نوعی ناکام میماند. او به یأس و ناامیدی که در تلاش برای درک و از دست ندادن عشق وجود دارد، اشاره میکند. همچنین شاعر تأکید میکند که انسانها باید از گفتار بیمحتوا پرهیز کنند و در جستجوی عمق و حقیقت باشند. در نهایت، شعر بیانگر این است که هر کسی باید در زندگی خود ثبات و اصل خود را محفوظ بدارد و از محبتهای واقعی و ماندگار در کنار همگان بهرهمند شود.
هوش مصنوعی: بدن خسته و دل بیقرار را مانند سیلاب که میتواند خاک را جمع کند، جمع آوری میکند.
هوش مصنوعی: عشق در زیر چادر حرمت و حریم، پنهان باقی میماند؛ حتی اگر تمام زیباییهای شب را جمع کنی.
هوش مصنوعی: چشم های زیبا و غمگین او به قدری قدرت دارند که نمیتوانند اشک را کنترل کنند. او چنان لرزانی دارد که جمع کردن سیماب را سخت میکند.
هوش مصنوعی: دل خونین و اشکریز برای خودش دچار دردی میشود که بیفایده است، زیرا نمیتوان عطر خالص مشک را تنها با تلاشهای بیاساس جمعآوری کرد.
هوش مصنوعی: در دامن وسیع صحرا صدای نالهام بلند شده است، هرچند من به اندازهی جرس، دل بیتابم را جمع کردهام.
هوش مصنوعی: در مکانهای پرخطر که فرد باید با جدیت و احتیاط عمل کند، این افراد نادان فقط چیزهایی را که به چشم میآید جمعآوری میکنند.
هوش مصنوعی: سکوت کن و از گفتار بیفایده پرهیز کن، مانند حباب که میشکند. مثل صدف، ارزشمندترین چیزها را در خود حفظ کن و به جمعآوری نیات و احساسات عمیق بپرداز.
هوش مصنوعی: دلهای صاحبدل مانند گرداب در حال چرخش و سرگشتگی هستند و این چرخش باعث میشود که به هم نزدیکتر شوند و به هم پیوند بخورند.
هوش مصنوعی: رشته جان ما دیگر نتوانست بیشتر از این در پیچ و تاب بماند، زیرا وقتی گرهاش زدیم، پیچ و تاب را جمع کردیم.
هوش مصنوعی: هر کس که خاموش باشد و سخنی نگوید، مانند کوزهای که دهانهاش بسته است، فقط خود را به دور میزند و نمیتواند چیزهای باارزش را به دست آورد. در واقع، برای کسب خرد و بهرهمندی از نعمتهای زندگی باید سخن بگویید و خود را به نمایش بگذارید.
هوش مصنوعی: در اینجا به نظر میرسد که شخصی به زشتی و محدودیتهای دنیا و جاذبههای آن اشاره میکند. او میگوید بر خلاف انتظارها، از آسمان و دنیای بالا نمیتوان امید به رحمت و بخشش داشت. در این فضا، سردرگمی و عدم توانایی در جمعآوری چیزهای ارزشمند وجود دارد. بهعبارتی، همگان در پی به دست آوردن و ذخیره کردن چیزهایی هستند که در واقع ممکن نیست.
هوش مصنوعی: هر کس در راه آزادی استوار بماند، مانند درخت صنوبر، دلهای بیتاب را دور هم جمع میکند.
هوش مصنوعی: اگر روزی عمامه واعظ بزرگ، همچون گنبد، بهدور محراب جمع شود، یعنی میتوان در مقام وعظ و خطابه با شکوه بیشتری ظاهر شد.
هوش مصنوعی: از زیبایی و جذبهای که او دارد، من دچار سردرگمی میشوم؛ در حالی که بارها تلاش کردهام تا سیلابها را جمع کنم.
هوش مصنوعی: شمعی که زیر دامن قرار دارد، زیبایی و روشنی خاصی را در شب ایجاد میکند؛ انگار که خورشید درخشان دنیا را جمعآوری کرده است.
هوش مصنوعی: آدمی در نظر دیگران به اعتبار و احترام معروف است و ارزش او مانند گوهر گرانبهاست. پس باید مراقب باشی که این اعتبار را حفظ کنی و آن را مانند آب جمعآوری کنی.
هوش مصنوعی: صبح شده و زمان بیدار شدن فرا رسیده است. چشمت را باز کن و دیگر خواب را با مژگان خود جمع نکن.
هوش مصنوعی: زیبایی و جذابیت در هر نقطهای وجود دارد و نمیتواند در یک مکان ثابت بماند. در واقع، مثل نور ماه که در جایی خاص نمیماند و این زیباییها ما را به خود جذب میکنند.
هوش مصنوعی: کسی که در دوران خوشبختی و قدرت دوستانش را دور هم جمع کند، مانند صائب از سختیها و مشکلات دور خواهد بود و در امنیت قرار دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ساقی ار خواهی کنی احباب را گردآوری
همچو ساغر کن شراب ناب را گردآوری
در بیابان طلب از رهروان آگه است
می کند هرکس چو گوهر آب را گردآوری
کرده ضبط گریه ام عاجز، وگرنه می کند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.