مشو چو موج شلاین به هر کنار و برو
کمند طول امل را فراهم آر و برو
جهان تیره نه جای سپیدکاران است
سبک ز دل نفسی چون سحر برآر و برو
بریز برگ تعلق ز خود مسیحاوار
سر سپهر به زیر قدم درآر و برو
قمار عشق ندارد ندامت از دنبال
بباز هر دو جهان را درین قمار و برو
نثار توست همه گنج های روی زمین
مشو مقید سیم و زر نثار و برو
مکن چو شمع به یک خانه عمر خود را صرف
چو آفتاب به هر جا سری بدار و برو
جهان شکار و تو چون برق بر جناح سفر
بگیر ران کبابی ازین شکار و برو
چو پیش روی تو آید هر آنچه می کاری
مکن نگاه به دنبال خود، بکار و برو
چو رفتن از سر کوی وجود ناچارست
چو شمع، ماتم خود پیشتر بدار و برو
ز انتظار مکش طایران قدسی را
سری ز بیضه درین آشیان برآ و برو
به یک رفیق موافق بساز در عالم
منافقان جهان را به هم گذار و برو
ز لاله زار جهان نیست حاصلی جز داغ
مبند دل به تماشای لاله زار و برو
نسیم مصر طلبکار پاک چشمان است
سفید ساز نظر را ز انتظار و برو
مشو مقید ویرانه جهان چون سیل
سبک دو پای تعلق (ز) گل برآر و برو
ز فیض بی ثمری سرو فارغ از سنگ است
به برگ سبز قناعت کن از (بهار) و برو
زمین پاک درین روزگار اکسیرست
مریز دانه خود را به شوره زار و برو
به قدر سعی، صفا یافتند راهروان
به هر دو گام درین راه سر مخار و برو
هزار زخم نمایان اگر خوری بر دل
به روی دشمن خونخوار خود میار و برو
مباد دولت بیدار را به خواب دهی
نمک به چشم گرانخواب خود فشار و برو
چو می برند بخواهی نخواهی از دستت
ببوس نقد دل و بر زمین گذار و برو
حریف راهزنان عدم نمی گردی
به زلف او دل و دین و خرد سپار و برو
میانجی می و مینا نه کار سنگ بود
دل مرا و غمش را به هم گذار و برو
جهان کرایه دیدن نمی کند صائب
چو غنچه سر ز گریبان برون میار و برو
جواب آن غزل است این که گفت عارف روم
به هر زمین که رسی دانه ای بکار و برو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به گوینده توصیه میکند که از وابستگیها و تعلقات مادی رها شود و به سفر در جهان بپردازد. وی تأکید میکند که زندگی مانند قمار عشق است و باید تمام جهان را با شجاعت بپذیریم. از نظر او، زندگی در محدودیت و وابستگی معنایی ندارد و باید به سیر و سفر در دنیا و بهرهبرداری از آن بپردازیم. همچنین به این نکته اشاره میکند که زیباییهای جهان ممکن است دچار تزلزل شوند و باید از تماشای آنها دل برداشت و به حرکت ادامه داد. در نهایت، شاعر به اهمیت تلاش و کوشش در زندگی و بهرهبرداری از فرصتها میپردازد و به گوینده میگوید که دانهای بکار و خود را در مسیر زندگی قرار دهد.
هوش مصنوعی: مثل موج دریا به هر سو نرو، بلکه عزم خود را جمع کن و آرزوهای بزرگ را در دست بگیر و به جلو حرکت کن.
هوش مصنوعی: دنیا مکان مناسبی برای افرادی که کارهای نیک انجام میدهند، نیست. بنابراین از دل خود نوری مانند سحر بیرون بیاور و برو.
هوش مصنوعی: برگهای وابستگی را از خود دور کن، مانند مسیحا که به زیر پا میاندازد، به جلو برو و حرکت کن.
هوش مصنوعی: عشق مانند قمار است و اگر در آن ببازی، هیچ عذری نخواهی داشت. بنابراین، همه چیز را در این بازی ریسک کن و جلو برو.
هوش مصنوعی: همه ثروتهای جهان برای توست، پس خود را به طلا و نقره محدود نکن و به راه خود ادامه بده.
هوش مصنوعی: زندگیات را مانند شمع در یک جا هدر نده، بلکه مانند آفتاب، در مکانهای مختلف تأثیر بگذار و به جاهای مختلف برو.
هوش مصنوعی: دنیا مانند شکارگاهی است و تو باید با سرعت و نیرویی که داری، از فرصتها بهره ببری و از این شکار بهرهمند شوی و به راه خود ادامه دهی.
هوش مصنوعی: هرچه که در مسیر تو قرار میگیرد، نتیجهی تلاشت را در نظر بگیر و بیتوجه به گذشته، به کار خود ادامه بده و راهت را برو.
هوش مصنوعی: زمانی که از دنیای هستی و وجود جدا میشوی، مانند شمعی که خاموش میشود، باید پیش از رفتن غم و اندوه خود را تحمل کنی و سپس راهی شده و بروی.
هوش مصنوعی: از انتظار کشیدن برای پرندگان آسمانی دست بردار. از این آشیانه برخیز و به سوی آنها برو.
هوش مصنوعی: با یک دوست همفکر رابطه برقرار کن و در دنیای مملو از خیانت و نیرنگ، همه چیز را کنار بگذار و به راه خود ادامه بده.
هوش مصنوعی: در دنیای مملو از زیبایی، هیچ نتیجهای جز درد و اندوه نیست، بنابراین دل خود را به تماشای زیباییها نبند و از آن بگذر.
هوش مصنوعی: نسیم مصر که به نظر میرسد خواهان زیبایی چشمان پاک است، توجه را جلب میکند و باعث میشود که افراد از انتظار و سطحینگری نجات پیدا کنند و به زیباییها توجه کنند.
هوش مصنوعی: به محدودیتهای دنیا توجه نکن و همچون سیل آزاد و رها باش. از چیزهای بیاهمیت دل بکن و زندگیات را به سمت جلو پیش ببر.
هوش مصنوعی: از لطف الهی، سرو (درختی که نماد زیبایی و استقامت است) از بیثمری نجات یافته و از سنگ و سختیها دور شده است. بر این اساس، از زیباییهای بهار بهرهمند شو و به آن قناعت کن و سپس ادامه راهت را پیش بگیر.
هوش مصنوعی: در این دوران، زمین پاک و آمادهای برای رشد و باروری وجود دارد. بهتر است سرمایه و تلاش خود را در جایی که نتیجهای نخواهد داشت، هدر ندهی.
هوش مصنوعی: راهروان در این مسیر به اندازه تلاشی که میکنند، از صفا و خلوص برخوردار میشوند و در هر قدمی که برمیدارند، از کورهراهها پرهیز کنند و به درستی پیش بروند.
هوش مصنوعی: اگر هزار درد و رنج از مشکلات بر دل بگذاری، نباید به دشمن خبیث خود نشان دهی، بلکه باید بر بروی و از او دوری کنی.
هوش مصنوعی: مبادا که خوشحالی و فرصتهای مناسب را به خواب ببری. باید از درد و رنج خود بکاهید و به جلو بروید.
هوش مصنوعی: هرگاه میبینی که نمیتوانی از موقعیتات فرار کنی، بهتر است از آنچه داری دل بکنی و آن را رها کنی. با آرامش و بیحسرت چیزی که برایت ارزشمند است را ترک کن و برو.
هوش مصنوعی: به رقبای بیرحم و خطرناک نباید نزدیک شد؛ بهتر است به عشق و زیبایی بسنده کنی و تمام وجودت را به آن بسپاری و راهت را از مشکلات دور کنی.
هوش مصنوعی: دل من و غم آن به هم ارتباطی ندارند؛ پس تو که معمار رفاقت و خوشگذرانی هستی، در این میان کار نداشته باش و برو.
هوش مصنوعی: دنیا ارزش تماشا کردن ندارد، صائب. مانند غنچهای که از درون خود بیرون میآید، آثارت را به نمایش بگذار و به سوی جلو برو.
هوش مصنوعی: جواب این است که عارف میگوید به هر جایی که میرسی، دانهای بکار و تلاش کن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.