بیجا سخن چو طوطی شکرشکن مکن
آیینه گر به حرف درآید سخن مکن
تا ممکن است جامه احرام ساختن
دستار صبح را کفن خویشتن مکن
پیوند دوستی ببر از سرو قامتان
روی زمین ز گریه حسرت چمن مکن
در خون فتاد نان عقیق از تلاش نام
بگذار نام را و سفر از یمن مکن
قصری که از فروغ تجلی است زرنگار
از دود دل، سیاه چو بیت الحزن مکن
از پا درآر دشمن خود را و خاک شو
در انتقام پیروی کوهکن مکن
در دیده ستاره نمک ریخت انتظار
زین بیش در زمین غریبی وطن مکن
صائب حیا ز دیده نرگس به وام گیر
گستاخ چشم باز به روی چمن مکن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، نویسنده به فردی توصیه میکند که از گفتن سخنان بیهوده و بیمزه پرهیز کند و تا جای ممکن درصدد پاکسازی روح و جان خود باشد. او به دوستی و ارتباط با دیگران اشاره میکند و به یادآوری لحظات تلخ زندگی میپردازد. همچنین بر ترک انتقام و کینهتوزی تأکید میکند و به این نکته اشاره دارد که نباید به درد و رنج گرفتار شد. در نهایت، به زیباییها و لطافتهای زندگی دعوت میکند و از شخص میخواهد که در تعامل با دیگران و محیط خود، دقت و احترام داشته باشد.
هوش مصنوعی: هرگز بیدلیل و بیفکر صحبت نکن، مانند طوطی که فقط حرف میزند و شیرینی کلامش بیمعناست. اگر آیینه به سخن بیافتد، یعنی اگر خودت را در آینه ببینی و بازگو کنی، بهتر است که سکوت کنی.
هوش مصنوعی: هرگز به فکر نکن که برای خودت زینتی بسازی که آخرش به آراستن دستار صبح و در پایان به مانند کفن برای خودت تبدیل شود.
هوش مصنوعی: دوستی را با کسانی که قامت بلندی دارند برقرار کن و از حسرت چمن نگو.
هوش مصنوعی: به خاطر تلاش و کوشش برای رسیدن به نام و اعتبار، ارزشهای معنوی و مادی را نباید فراموش کرد. همچنین نباید از مسیری که به سوی موفقیت و مقصد نهایی میبرد، دور شد.
هوش مصنوعی: کاخی که از نور تابش و درخشندگی ساخته شده، در نتیجه غم و اندوه قلبی، تاریک و غمانگیز شده است. نگذار چنین حالتی به وجود آید.
هوش مصنوعی: دشمن خود را شکست بده و به خاطر انتقام، خودت را نابود نکن. مانند کوهکن، هرگز خود را در این راه از پا نینداز.
هوش مصنوعی: در چشمانت، ستارههایی از شوق و اشتیاق میدرخشند. دیگر بیشتر از این در این سرزمین غریب، انتظار نکش!
هوش مصنوعی: نگران نباش و حیا نکن، چون گل نرگس هم به تو نگاه میکند. با شهامت و بدون ترس به دنیای زیباییها و چمنزار نگاه کن و خودت را آزاد بگذار.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از رشک سوختم، برقیبان سخن مکن
گر می کنی، برای خدا، پیش من مکن
در آرزوی یک سخنم جان بلب رسید
جانا، ترا که گفت که: با ما سخن مکن؟
هر جا که شمع جمع شدی سوختم ز رشک
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.