زبان هر هرزه درایی به جان رساند مرا
لب خموش به دارالامان رساند مرا
ادا چگونه کنم شکر آه را، کاین تیر
ز یک گشاد به چندین نشان رساند مرا
ز بی کسی چه شکایت کنم به هر ناکس؟
که بی کسی به کس بی کسان رساند مرا
اگر چه بی بروپالی است سنگ راه عروج
دل شکسته به آن دلستان رساند مرا
به دیده چون ندهم جای، اشک را صائب؟
که سیل گریه به آن آستان رساند مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از مشکلات و دردهای درونی خود میگوید. او به زبان هرزه و بیپرده اشاره میکند که او را به جایی میرساند، و در عین حال لب خاموشش را به دارالامان (محل آرامش) میبرد. او از تیر دردآوری صحبت میکند که با یک نشانه و وارد شدن به دلش، او را به حالتی سرشار از شکرگزاری میرساند. همچنین، به تنهاییاش شکایت میکند و بیان میکند که این تنهایی او را به بیکسان (تنهاها) میرساند. اگرچه در مسیر پیشرفت (عروج) سنگی بر راهش وجود دارد، دل شکستهاش او را به دلستان (جایی دلپذیر) میرساند. در پایان، شاعر به اشکهایش اشاره دارد و میگوید که این اشکها او را به آستان (نقطهای مقدس) میبرد.
هوش مصنوعی: زبان هر کسی که بیپروا صحبت میکند، به من آسیب رساند و من را به جایی امن و آرامشبخش برد.
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم سپاسگزاری کنم از این درد و غم؟ زیرا این تیر محبت فقط از یک جا به چندین نقطه از وجودم رسید.
هوش مصنوعی: از تنهایی خود چه بگویم به افرادی که ارزش ندارند؟ چرا که این تنهایی، مرا به افرادی که خودشان هم بیکسان هستند، نزدیک کرده است.
هوش مصنوعی: با اینکه هیچ نشانهای از راه وجود ندارد، اما سنگهای مسیر دل شکستهام مرا به آن معشوق زیبا رساندند.
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم به چشمم اجازه دهم که جایی برای اشک نداشته باشد؟ زیرا سیل اشک به آن درگاه مرا خواهد رساند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.