ناله ما سینه چاک از سینه می آید برون
گوهر ما سفته از گنجینه می آید برون
ناز او با من بود از دیده حیران که حسن
سر گران از خانه آیینه می آید برون
کنج عزلت را غنیمت دان که می ریزد ز هم
مشک تا از خرقه پشمینه می آید برون
در نمی گیرد فسون در مار چون شد اژدها
مشکل از دل کینه دیرینه می آید برون
صائب از دل می رود بیرون خیال خط او
ریشه جوهر گر از آیینه می آید برون
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره احساسات عمیق و پیچیده انسانی است. شاعر از درد و نالهای که از دل بیرون میآید سخن میگوید و اشاره به زیباییهای عشق و معشوق دارد. او به کنج عزلت و خلوت خود نیز اشاره میکند و از زیباییهای ناشی از این آرامش سخن میگوید. در نهایت، شاعر به این نکته میپردازد که خاطرات و تخیلات او از رابطه با محبوب، همچون جوهر و زیبایی، از دلش بیرون میآید. به طور کلی، شعر تلاشی است برای بیان عمق احساسات و تجربیات در عشق و جدایی.
هوش مصنوعی: صدای ناله ما از دلمان بیرون میآید، مانند جواهراتی که از گنجینه بهدست میآید.
هوش مصنوعی: او با ناز و زیبایی خود مرا شگفتزده کرده است، گویی زیبایی بینظیرش از دل یک آینه به بیرون میآید.
هوش مصنوعی: به مکان آرام و دور از هیاهو ارزش بده، زیرا در آنجا نعمتها و زیباییها به وجود میآید که از دل سادهترین چیزها جلوهگر میشود.
هوش مصنوعی: سحر و جادو وقتی موثر نیست که مار به اژدها تبدیل شود. مشکل از دل کینهای است که سالها در آن پنهان شده و بالاخره بیرون میآید.
هوش مصنوعی: خیال نوشتهاش از دل خارج میشود، اگر چه جوهر خط او از ریشههای عمیق احساس سرچشمه میگیرد، اما وقتی که در آینه منعکس میشود، به روشنی نمایان میگردد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.