آه گرمی هست دایم در دل بی تاب من
نیست هرگز بی چراغی گوشه محراب من
شورشی دارم که می پاشم چو ابر از یکدگر
کوه قاف آید اگر پیش ره سیلاب من
شوربختی بین که ریزد بحر با چندین گهر
خار و خس در کاسه دریوزه گرداب من
می برد بر حال قارون رشک در زیر زمین
در ته گرد کسادی گوهر شاداب من
چند بتوان آبروی گریه پیش صبح ریخت؟
تا به کی صرف زمین شور گردد آب من؟
از شتاب عمر گفتم غفلت من کم شود
زین صدای آب سنگین تر شد آخر خواب من
مرگ نتواند مرا از بی قراری بازداشت
می شود صائب ز کشتن زنده تر سیماب من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از شاعر معروف، صائب تبریزی، احساسات عمیق و تلاطم درون شاعر را منعکس میکند. در این شعر، شاعر از بیتابی و اضطراب خود سخن میگوید که همیشه در دلش وجود دارد. او به نوعی شوریدگی و شیدایی اشاره میکند که حتی در صورت بروز مشکلات و چالشها، همچنان ادامه دارد. شاعر به زندگی و گذر عمر نیز فکر میکند و نشان میدهد که هیچ چیز نمیتواند او را از این بیقراری بازدارد. در نهایت، او این احساسات را به جزئیاتی از زندگی و وجود خود پیوند میزند، نشاندهنده پیوستگی عمیق میان وجود فردی و دنیای بیرونی است.
هوش مصنوعی: دل نگران و بی تاب من همیشه پر از حسرت و گرماست، اما هرگز در کنار محراب من، که نماد مکان عبادت و روشنایی است، نمیتوانم بدون نور و هدایت زندگی کنم.
هوش مصنوعی: من دارای شور و هیجانی هستم که مانند ابرها سرریز میشود، و اگر پیش برم، سیلاب من مانند کوه قاف میآید.
هوش مصنوعی: شوربختی را تماشا کن که دریا با وجود اینکه پر از گوهرهای باارزش است، با خار و علفهای بیارزش، در کاسهای که در دستان درویش است، ریخته میشود.
هوش مصنوعی: در زیر زمین و در گوشهای از دنیای تنگ و کساد، حالتی آبوار از قارون را حس میکنم که به ثروت و جواهر من حسادت میکند.
هوش مصنوعی: چقدر میتوان با اشکهای ناشی از غم، آبرویم را در آغاز صبح حفظ کنم؟ تا کی باید بگذرانم و با این احساسات خودم را خراب کنم؟
هوش مصنوعی: وقتی درباره گذر زمان و عمر کوتاه خود فکر میکنم، متوجه میشوم که این فکر باعث میشود خوابم سنگینتر شود و غفلتهایم بیشتر شود. صدای آب، حالا یادآور این غفلتها و شتاب زندگیام شده است.
هوش مصنوعی: مرگ نمیتواند مانع بیقراری من شود. صائب با کشتن هم، من همچنان زندهتر از سیماب میشوم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شد در ایام کهنسالی گرانتر خواب من
در کف آیینه لنگردار شد سیماب من
صبح بیداری شود گفتم مرا موی سفید
پرده دیگر شد از غفلت برای خواب من
بس که با گرد خجالت طاعتم آمیخته است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.