خط به اوراق جهان، دیده و نادیده زدیم
پشت دستی به گل چیده و ناچیده زدیم
هر دم از ماتم برگی نتوان آه کشید
چار تکبیر بر این نخل خزان دیده زدیم
حاصل ما ز عزیزان سفر کرده خویش
مشت آبی است که بر آینه دیده زدیم
هدف ناوک دلدوز مکافات شدیم
بر سر خاری اگر پای نفهمیده زدیم
قدم از چشم نمودند سبک رفتاران
ما درین بادیه تن چون ره خوابیده زدیم
خار سیلاب پریشان نظری خواهد شد
بخیه ای کز مژه بر دیده نادیده زدیم
برشکست خزف اکنون دل ما می لرزد
گرچه بر سنگ دوصد گوهر سنجیده زدیم
شد گرانخواب تر از کوشش ما صائب بخت
لگدی چند بر این سبزه خوابیده زدیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خط به اوراق جهان، دیده و نادیده زدیم
پشت دستی به گل چیده و ناچیده زدیم
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.