ما به دنیا نه پی ناز و نعم آمده ایم
بهر تحصیل غم و درد و الم آمده ایم
دامن از ما مکش ای ساحل امید که ما
به زمین بوس تو از بحر عدم آمده ایم
قطع و وصل شب و روز از نفس روشن ماست
نور صبحیم که با تیغ دودم آمده ایم
باش گو وقت سفر تنگتر از شق قلم
ما کمر بسته برون همچو قلم آمده ایم
نعل وارون نشود رهزن ماراست روان
کز ره دیر مکرر به حرم آمده ایم
بی نیازی ز دل یار گدایی داریم
ما به این در نه به امید درم آمده ایم
صائب از تیغ ز درگاه کرم پا نکشیم
ما درین راه به سر همچو قلم آمده ایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.