چند در دایره مردم عاقل باشم؟
تخته مشق صد اندیشه باطل باشم
فتح بابی نشد از کعبه و بتخانه مرا
بعد ازین گوش برآواز در دل باشم
من که از آب رخ خود چو گهر سیرابم
در دل بحرم اگر بر لب ساحل باشم
عالم از جلوه یارست خیابان بهشت
من به یک دیده حیران به که مایل باشم؟
همه اجزای جهان محمل معشوق من است
من سودازده حیران چه محمل باشم؟
سوخت پروانه بیدرد و مرا یاد نکرد
به چه امید درین گوشه محفل باشم؟
زعفران زار شود ریشه غم در جگرم
اگر از شادی غمهای تو غافل باشم
می شود خاطر صیاد خوش از غفلت من
ورنه از دام محال است که غافل باشم
از در حق به در خلق چرا باید رفت؟
نه ز بخل است اگر دشمن سایل باشم
صائب از دامن دل دست به خون می شویم
چند درمانده این عقده مشکل باشم؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تفکرات عمیق و پیچیده شاعر درباره عشق، وجود و احساسات انسانی میپردازد. شاعر در آن به تناقضات زندگی اشاره میکند، از جمله چگونگی ارتباط خود با جهان و معشوق. او از درد و غمهای درونش صحبت میکند و بیان میکند که باوجود زیباییهای درونش، هنوز در جستجوی معنا و رضایت است. همچنین به عدم توجه معشوق به خود و ناامیدی ناشی از آن اشاره دارد. در نهایت، شاعر به بحران وجودی و تلاش برای فهم درست از روابط انسانی و معنای زندگی میپردازد.
هوش مصنوعی: چند وقت دیگر میتوانم در جمع مردم عاقل و هوشمند باشم؟ شاید من فقط یک تخته مشق برای افکار بیهوده و نادرست باشم.
هوش مصنوعی: من از کعبه و بتخانه فراتر رفتم و دیگر نمیخواهم به آنها گوش فرا دهم. بعد از این، تنها به نغمههای دل خود توجه میکنم.
هوش مصنوعی: من از زیبایی چهرهام چنان سیرابم که گویی در دل دریا هستم، حتی اگر بر لب ساحل باشم.
هوش مصنوعی: دنیا به خاطر زیبا رویی محبوبم هست و من در بهشت به این فکر میکنم که به کدام یک از زیباهای اطرافم نگاه کنم.
هوش مصنوعی: همهٔ بخشهای جهان به نوعی درست در خدمت محبوب من هستند، اما من که در عشق غرق شدهام و سردرگم هستم، نمیدانم به کدام چیز باید پناه ببرم.
هوش مصنوعی: پروانهای که هیچ حساسیتی نداشت، سوخت و من را فراموش کرد. حالا نمیدانم به چه دلیلی باید در این گوشهی مجلس بمانم؟
هوش مصنوعی: اگر از شادیهای تو غافل باشم، ریشهی غم در وجودم مانند زعفران به رشد و گسترش میرسد.
هوش مصنوعی: صیاد میتواند از غفلت من خوشحال باشد، اما به هیچ وجه نمیتوانم از دام توجهم غافل باشم.
هوش مصنوعی: چرا باید از درِ حق به دنیای مردم بروم؟ اگرچه به نظر میرسد که از روی بخل باشد، ولی من دشمن کسی نیستم که بخواهد سوال کند.
هوش مصنوعی: در دل به شدت احساساتی هستیم که به شدت به ما فشار میآورد. چند بار باید این درد را تحمل کنیم و با این معضل سخت دست و پنجه نرم کنیم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به کی همره اندیشهٔ باطل باشم
وز دیار طرب آواره تر از دل باشم
گر گذشتم ز در کعبه نه از بی خبریست
مصلحت نیست که با طالب منزل باشم
گر به قانون معین نزیم عیب مکن
[...]
چند در دایرهٔ مردم عاقل باشم
تختهٔ مشق صد اندیشهٔ باطل باشم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.