اگر آرد برون آن دلستان سراز گریبانم
برآرد صد بهشت جاویدان سر از گریبانم
همان چون طوق قمری حلقه بیرون درباشم
برون آرد گر آن سرو روان سر از گریبانم
اگر با نو بهاران در ته یک پیرهن باشم
برآرد چون گل رعنا خزان سر از گریبانم
اگر در پرده سازی بگذرد چون غنچه عمر من
برآرد خرده راز نهان سر از گریبانم
زبیتابی همان صد چاک می سازم گریبان را
مه من گر برآرد چون کتان سر از گریبانم
نیم چون شمع ایمن هرگز از تیغ زبان خود
برآرد دشمن من چون زبان سر از گریبانم
اگر در خلوت عنقا روم، چون کوه قاف آنجا
گرانجانی برآرد در زمان سر از گریبانم
ز دلتنگی اگر چون غنچه خواهم گرد دل گردم
برآرد دور باش باغبان سر از گریبانم
ز زخم خار اگر سازم پناهی از قفس خود را
برآرد خار خار آشتیان سر از گریبانم
چو عیسی گر بدوزم بر فلک خود را، برون آرد
چو سوزن تنگ چشمی ناگهان سر از گریبانم
ز دلگیری همن چون غنچه می پیچم به خود صائب
برون آرد اگر صد گلستان سر از گریبانم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی احساسات عمیق و تلاش برای بیان آنهاست. شاعر در هر بند احساسات و دلتنگیهای خود را به زیبایی و با استعارههای مختلف توصیف میکند. او از عواطفی چون عشق، غم، و در نجواهای عاشقانه صحبت میکند و به طور مکرر اشاره میکند که اگر چه ممکن است در شرایط سختی باشد، اما هنوز هم زیباییهایی را در وجودش دارد که میخواهد آنها را نشان دهد. در نهایت، شعر به نشان دادن امید و توانایی خود در بیان احساسات و افکارش پرداخته و تأکید میکند که هر چقدر هم که سختیها وجود داشته باشد، زیبایی و عشق همواره در دل انسان باقی میماند.
هوش مصنوعی: اگر آن محبوب بینظیر از دل من بیرون بیاید، دهها بهشت جاویدان از دستم میافتد.
هوش مصنوعی: من همچون طوقی از پرندهای در بیرون دروازه هستم، اگر آن سرو زیبای سرش را از گریبانم بیرون آورد، به زودی آزادم خواهد کرد.
هوش مصنوعی: اگر در بهار جوانی، در زیر یک لباس قدیمی باشم، خزان همچون گلی زیبا، سر از گریبانم برمیآورد.
هوش مصنوعی: اگر عمر من مانند غنچهای در پردهای بگذرد، زمانی که پرده کنار رود، رازهای پنهان زندگیام از دلم فاش میشود.
هوش مصنوعی: اگر معشوق من همچون کتان سر از گریبانم بیرون آورد، من صد چاک بر گریبانم میزنم.
هوش مصنوعی: هرگز نخواهم گذاشت که زبانم علیه من و به نفع دشمنانم به کار بیفتد، مانند شمعی که از آتش خود در امان است.
هوش مصنوعی: اگر به مکانی دور و ساکت بروم، مثل اینکه کوهی بزرگ و سنگین در آنجا وجود داشته باشد، وقتی که زمانش برسد، سر از درون خودم بیرون میآورم.
هوش مصنوعی: اگر از دلتنگی مثل غنچه بخواهم که گرد دل بگردم، باغبان دور از من سر از گریبانم برمیدارد.
هوش مصنوعی: اگر از زخمهای خار، جایی برای پناه بنده بسازم، خارهای عمق وجودم سر از گریبانم بیرون میآورند.
هوش مصنوعی: اگر مانند عیسی به آسمان بروم و خود را از فلک به بالا برسانم، ناگهان سرم از گریبانم بیرون میآید مانند سوزنی که در چشمی تنگ گیر کرده باشد.
هوش مصنوعی: از غم و ناراحتی مثل غنچه به خودم میپیچم و درون خودم فرو میروم. اگر روزی دل من از درون شکوفه کند، حتی صد باغ گل هم نمیتواند احساساتم را نشان دهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.