ما چو موج خوش عنان در بحر و بر افتاده ایم
نیستیم آتش ولی در خشک و تر افتاده ایم
بحر نتواند ز ما گرد یتیمی را فشاند
قطره آبیم در حبس گهر افتاده ایم
بی بری بر خاطر آزاده ما بار نیست
ما درین معنی ز سرو آزادتر افتاده ایم
مفلسان را گوهر شهوار خون در دل کند
از گرانقدری جهان را از نظر افتاده ایم
می شود چون بید نخل ما برومند از نبات
گر به ظاهر چند روزی بی ثمر افتاده ایم
وحشت آهو دو بالا گردد از دام و کمند
ما عبث دنبال آه بی اثر افتاده ایم
برگداز جسم موقوف است امید نجات
ما که در بند نیستان چون شکر افتاده ایم
رشته جان در تن ما موی آتشدیده است
تا به فکر پیچ و تاب آن کمر افتاده ایم
این جواب آن غزل صائب که انشا کرد فیض
دوستان بهر چه دور از یکدگر افتاده ایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساساتی عمیق و فلسفی پرداخته است. شاعر خود را به موجی تشبیه میکند که در دریا افتاده است و هرچند به نظر میرسد در تنگنا و سختی است، اما در واقع عمق وجودش از آتش و تنهایی خالی است. او به مساله یتیمی و تنهایی اشاره میکند و بیان میکند که همچون قطرهای از دریا در حبس افتاده است.
شاعر به ارزش وجود انسان و آزادی اشاره دارد و میگوید که با وجود مشکلات و فشارها، همچنان از درخت سرو آزادتر هستند. همچنین به وضعیت زندگی و ناملایمات پرداخته و با تشبیهات قوی نشان میدهد که مانند بید میتوانند دوباره سرسبز و پرثمر شوند.
احساسات یأس و ناامیدی نیز در شعر مشهود است؛ او از دردهای درون و گرفتار شدن در دامها و مشکلات زندگی صحبت میکند و نهایتاً با نگاهی به روابط انسانی، به دوری دوستان از یکدیگر اشاره میکند. به طور کلی، این شعر غم و اندیشه درباره زندگی و روابط انسانی را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: ما مثل موجهای سرکش و خوشحرکت در دریا هستیم که به آب و خشکی برخورد کردهایم. گرچه خودمان آتش نیستیم، اما در وضعیت اضطراری و پر از تنش قرار داریم.
هوش مصنوعی: اگرچه ما در ابعاد وسیع و بیپایان هستیم، اما هنوز بهگونهای تحت تأثیر شرایط خاصی قرار داریم که حس یتیمی و محدودیت را تجربه میکنیم. در واقع، ما قطرههایی از آب هستیم که به دلایلی در جایی بسته شدهایم و نمیتوانیم به آزادی و تعالی دست یابیم.
هوش مصنوعی: ما در این دنیا هیچ کمبودی احساس نمیکنیم زیرا در این زمینه ما از درختان آزادتر هستیم.
هوش مصنوعی: در دل کسانی که فقیر و بیمایهاند، عشق و احساساتی عمیق وجود دارد. اما به خاطر ارزشهای بالای زندگی و دنیا، ما دیگر این زیباییها را نمیبینیم.
هوش مصنوعی: اگرچه به ظاهرسالی چند روزی بیثمر به نظر میرسیم، اما به زودی مثل نخل بید برومند خواهیم شد.
هوش مصنوعی: وحشت آهو زمانی بیشتر میشود که از دام و کمند ما آگاه شود، اما ما بیهوده در پی آهی هستیم که نتیجهای ندارد.
هوش مصنوعی: امید نجات ما به این بستگی دارد که بتوانیم از دنیای مادی و جسمانی رهایی یابیم، زیرا ما مانند شکر در تلهای گرفتار شدهایم و نیاز داریم به آزادی و رهایی از این بندها.
هوش مصنوعی: رشته حیات ما همچون موی سوختهای است که به تحولات و پیچیدگیهای زندگی گره خورده است و به همین دلیل در برابر این چالشها، دچار ناتوانی و ضعف شدهایم.
هوش مصنوعی: این متن به نوعی به رابطه دوستانه و فاصلهای که میان آنها ایجاد شده اشاره دارد. به نظر میرسد که نویسنده میخواهد بگوید که در حالی که دوستان ممکن است از یکدیگر دور باشند، همچنان پیوند و دوستیشان پابرجاست و به نوعی به احساسات و یادآوریهای مشترک پرداخته شده است. همچنین، این فاصله ممکن است به مشکلات یا شرایطی اشاره کند که باعث دوری آنها شدهاست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ما ز مافوق فلک در بحر و بر افتادهایم
در تک این بحر اخضر چون گهر افتادهایم
جامه نیلی کرده و بر حال ما بگریسته
تا چو اشک این آسمان از نظر افتادهایم
گرچه اسرار دو عالم در دل ما مضمر است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.