ما ز بیکاری ز فکر کار فارغ گشته ایم
از زیان و سود این بازار فارغ گشته ایم
کرده ایم از راحت دنیا به خواب امن صلح
از تلاش دولت بیدار فارغ گشته ایم
از بلند و پست عالم نیست ما را شکوه ای
ما ازین سوهان ناهموار فارغ گشته ایم
خرقه تزویر را از دوش خود افکنده ایم
از حجاب پرده پندار فارغ گشته ایم
بر حواس خویش راه آرزوها بسته ایم
از علاج یک جهان بیمار فارغ گشته ایم
هیچ افسونی ندارد مار دنیا به ز ترک
ما به این افسون ز زخم مار فارغ گشته ایم
نیست ما را کار با رد و قبول کفر و دین
هم ز اقرار و هم از انکار فارغ گشته ایم
از دو عالم فکر حق ما را برون آورده است
ما ز قید این و آن یکبار فارغ گشته ایم
سایه بال هما و جغد پیش ما یکی است
ما که از اقبال و از ادبار فارغ گشته ایم
در غم دستار بی مغزان اگر پیچیده اند
ما به سر پیچیدن از دستار فارغ گشته ایم
کرده ایم از خود حسابی نقد بر خود حشر را
از حساب درهم و دینار فارغ گشته ایم
چون گل رعنا خزان و نوبهار ما یکی است
ز انقلاب عالم غدار فارغ گشته ایم
برنمی آریم صائب سر ز زیر بال خویش
از ورق گردانی گلزار فارغ گشته ایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر رهایی و آزادگی شاعر از نگرانیها و دغدغههای دنیوی است. شاعر میگوید که از تمام مشغلهها و تفکرات دنیوی فاصله گرفته و به آرامش و صلح درونی رسیده است. او از قید و بندهای مادی و اعتقادی گذر کرده و به یک آگاهی عمیق دست یافته است. در حقیقت، این اثر تأکید بر بیاعتنایی به مسائل سطحی و دنیوی و تمرکز بر حقیقت و معنویت دارد. شاعر نشان میدهد که در این مسیر، خود را از تمامی وابستگیها و قضاوتها آزاد کرده و به یک حالت سکون و آرامش درونی رسیده است.
هوش مصنوعی: به دلیل بیکاری و عدم مشغله، ذهن ما از اندیشههای کاری آزاد شده است و دیگر نسبت به سود و زیان این بازار نگرانی نداریم.
هوش مصنوعی: ما از آرامش دنیوی آسوده خاطر شدهایم و به خواب امن صلح رفتهایم و از تلاش برای پیشرفت و بهبود اوضاع خود فارغ شدهایم.
هوش مصنوعی: ما از عظمت و کوچکی دنیا بینیازیم و از مشکلات و سختیهای زندگی رنجی نداریم.
هوش مصنوعی: ما لباس تزویر و نیرنگ را از دوش خود کنار زدهایم و از حجاب و افکار بیهوده رهایی یافتهایم.
هوش مصنوعی: ما با کنترل حواس و زندگیامان، مسیر آرزوها را مسدود کردهایم و از فکر به درمان مشکلات و دردهای یک جهان بیمار، دست برداشتهایم.
هوش مصنوعی: ما از زهر و فریبهای دنیا به دور هستیم و به واسطهی دردهایی که دیدهایم، دیگر تحت تاثیر این جادوها قرار نمیگیریم.
هوش مصنوعی: ما هیچگونه نگرانیای نسبت به پذیرش یا رد عقاید مذهبی نداریم و از هر دو طرف یعنی اقرار و انکار، آزاد شدهایم.
هوش مصنوعی: ما از مرزهای دو جهان آزاد شدهایم و دیگر درگیر وابستگیهای این دنیا نیستیم. ذهن ما از محدودیتها رهایی یافته و به حقیقتی برتر دست یافته است.
هوش مصنوعی: سایهی پرواز پرندگان بزرگ و همچنین جغد در کنار ما یکی هستند؛ چرا که ما از خوششانسی و بدشانسی آزاد شدهایم.
هوش مصنوعی: اگر بیفکران در غم و نگرانی خود را در بند دستارهای بیمعنی پیچیدهاند، ما از این دستارها آزاد شده و دیگر به فکر این مسائل نیستیم.
هوش مصنوعی: ما برای خودمان محاسباتی انجام دادهایم و از حساب و کتاب روز قیامت آزاد شدهایم و دیگر به دنیا و مال و ثروت اهمیت نمیدهیم.
هوش مصنوعی: ما مانند گلی زیبا، در بهار و پاییز هیچ تفاوتی نداریم و از تغییرات بیرحم دنیا بیخبر و رهاییافتهایم.
هوش مصنوعی: ما دیگر سر از زیر بال خود بلند نمیکنیم و از ورقگردانی گلزار خسته شدهایم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.