می پرد چشم به خال لب جانانه مرا
حرص چون دام فزون می شود از دانه مرا
ابر را تشنه دریا، گهرافشانی کرد
حرص می بیش شد از گریه مستانه مرا
می شود وحشت مجنون ز غزالان افزون
کرد بیگانه ز خود معنی بیگانه مرا
تشنه گوهر سیراب، صدف را چه کند؟
دل تسلی نشد از کعبه و بتخانه مرا
نیست از گرد علایق اثری در دل من
می رود صاف برون سیل ز ویرانه مرا
نکند شبنم گل ریگ روان را سیراب
نتوان سیر ز می کرد به پیمانه مرا
با جنون فارغ از آمد شد مردم شده ام
چون کمان، زور بود قفل در خانه مرا
می زنم یک تنه بر قلب فلک ها چون آه
کوتهی گر نکند همت مردانه مرا
در خرابات مغان دیده من باز شده است
خط پیمانه بود ابجد طفلانه مرا
از گره هیچ گره باز نگردد صائب
چه گشادی شود از سبحه صد دانه مرا؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر با لحنی عاطفی و عاشقانه به توصیف احساسات و رنجهای خود میپردازد. او به زیبایی و جذابیت معشوقهاش اشاره کرده و احساس حرص و تشنگی خود را نسبت به عشق و حضور او نشان میدهد. شاعر همچنین به ناپایداری و شیدایی عشق اشاره میکند و احساس میکند که هیچ چیز نمیتواند او را تسلی دهد. او از آزادگی و بینیازی از تعلقات صحبت میکند و در نهایت بر خواستههای درونی و احساس شدید خود تأکید دارد. این اشعار به خوبی احساسات عمیق و پیچیده انسان را در مواجهه با عشق و دلدادگی به تصویر میکشند.
هوش مصنوعی: چشم من با حرص و ولع به خال لب محبوبم مینگرد، مثل دامی که بیشتر از آنچه که خوراکش باشد، طمع میکند.
هوش مصنوعی: ابر که به دریا تشنه است، به خاطر اشتهای بیشتری که دارد، باران میبارد و این بارش به خاطر بغض و گریهای است که به صورت شگفتآوری از دلش برمیخیزد.
هوش مصنوعی: میتوان ترس و وحشت مجنون را بیشتر کرد، حال آنکه من بیگانهای از خویش هستم و معنای بیگانگی را برای خودم نباید فراموش کنم.
هوش مصنوعی: چگونه میتواند کسی که به دنبال گنج و ارزش واقعی است، از صدف و دورنگی آن خشنود شود؟ دل من با وجود کعبه و بتخانه آرامش نمییابد.
هوش مصنوعی: هیچ اثری از وابستگیها در دل من نیست و به راحتی مانند سیل، احساسات درونیام از خرابههای دل خارج میشوند.
هوش مصنوعی: شاید شبنم نتواند گل را سیراب کند، اما من از می پر و پیمانه سیراب میشوم.
هوش مصنوعی: من به خاطر جنون و بیخیالیام از مردم جدا شدهام، مانند کمانی که قفل را میگیرد و نمیگذارد به خانهام وارد شوند.
هوش مصنوعی: من به تنهایی بر گردن آسمانها میزنم و چون آهی که به خاطر کوتاهیاش نمیتواند بلند شود، اگر همت و ارادهی مردانهام را نداشته باشم.
هوش مصنوعی: در میخانهای که مغان در آن هستند، چشم من باز شده است. خطی که بر روی پیمانه نوشته شده، نشاندهندهی دانش ابتدایی من است.
هوش مصنوعی: از گرهها هیچ کمکی نمیتوان گرفت، صائب. حتی اگر من یک گردنبند با صد دانه داشته باشم، باز هم مشکلم حل نمیشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
به خرابات برید از در این خانه مرا
که دگر یاد شراب آمد و پیمانه مرا
دل دیوانه به زنجیر نبستن عجبست
که به زنجیر ببندد دل دیوانه مرا؟
می بیارید و تنم را بنشانید چو شمع
[...]
میکند سلسلهٔ زلف تو دیوانه مرا
میکشد نرگس مست تو به میخانه مرا
متحیر شدهام تا غم عشقت ناگاه
از کجا یافت در این گوشهٔ ویرانه مرا
هوس در بناگوش تو دارد دل من
[...]
می کشد چشم تو از گوشه به میخانه مرا
می کند زلف چو زنجیر تو دیوانه مرا
شسته بودم ز می و جام و قدح دست ولی
می برد باز لبت بر سر پیمانه مرا
به هوای لب میگون تو گر خاک شوم
[...]
آشنایی به کسی نیست درین خانه مرا
نظر از جمع به شمع است چو پروانه مرا
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.