دل به رغبت چون نمالد خط خوبان را به چشم
جامه کعبه است دود آتش پرستان را به چشم
بوی پیراهن غبار از دیده یعقوب برد
بازگشتی هست حسن پاکدامان رابه چشم
عمر جاویدان به چشمش سبزه خوابیده ای است
هرکه آورده است آن سرو خرامان را به چشم
از غبار کوی جانان دیده رغبت مپوش
مردمی کن جای ده زنهار مهمان را به چشم
از دهان تنگ او دل برنمی دارد نمک
ورنه خالی می کند داغم نمکدان را به چشم
کوته است از میوه فردوس دست آسیب را
گرد خط به می کند سیب زنخدان را به چشم
از تهی چشمی است سنجیدن ترا باآفتاب
گوهرو سنگ است یکسان هر دو میزان را به چشم
گر چنین خواهد به خشکی بست کشتی اسمان
ابر می گردد شب آدینه مستان را به چشم
عاشقان را جامه ناموس نتواند نهفت
می توان در پرده شب یافت شیران را به چشم
سیر چشمان قناعت را غرور دیگرست
مور این وادی نمی آرد سلیمان را به چشم
یک نظر رخسار او رادید و مدتها گذشت
آب می گردد همان خورشید تابان را به چشم
نعل هرکس را که شوق کعبه در آتش گذاشت
جای چون مژگان دهد خارمغیلان را به چشم
بحر نتوانست شستن رنگ خون از چهره اش
تا که مالیده است یارب دست مرجان رابه چشم
دیده را از روی خوبان نیست سیری ورنه من
می کنم سیراب ریگ این بیابان را به چشم
چون صدف با آبروی خود قناعت کن که نیست
قطره ای آب مروت ابر احسان را به چشم
سرو سیم اندام من تا در گلستان جلوه کرد
شاخ گل شد میل آتش عندلیبان را به چشم
غیرت بلبل مگر صائب سپرداری کند
ورنه شبنم می خورد گلهای خندان را به چشم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این غزل به توصیف زیباییها و عشق میپردازد. شاعر به بیان جذابیت و دلفریبی معشوق میپردازد و از احساسات شدید عاشقانه صحبت میکند. او از زیباییهای ظاهری و معنوی معشوق میگوید و به مثالی از یعقوب و پیراهن یوسف اشاره میکند، که نشاندهنده عواطف عاشقانهاش است. همچنین شاعر به بیتوجهی و سختیهایی که عاشقان با آن مواجهاند، اشاره کرده و بر این نکته تأکید دارد که عشق و زیبایی هیچگاه قابل مقایسه با چیزهای دنیوی نیست. در نهایت، تصویرگر احساساتی عمیق و تمایز میان عشق واقعی و دنیایی است که بایستی درک شود.
هوش مصنوعی: دل اگر با شوق و رغبت، خود را به خط خوبان بمالد، مانند این است که به چشم، زیباییهای کعبه را میبیند؛ اما در عوض، نگاه به آتش پرستان، دودی را به چشم میآورد که از آتش آنها بر میخیزد.
هوش مصنوعی: بوی پیراهن یوسف چنان بر یعقوب تأثیر گذاشت که دوباره دیدگانش روشن شد و حس خوشایندی به او دست داد.
هوش مصنوعی: عمر ابدی و بیپایان در نظر او به مانند گیاهی جوان است که هرکس آن درخت زیبا و خوشفرم را به چشم دیده، شگفتزده شده است.
هوش مصنوعی: از غبار کوی محبوب، تماشای زیبا را دریاب و در راه انسانیت، با مهربانی و دلسوزی، به مهمانان جای بده و به او توجه کن.
هوش مصنوعی: او از چهره و کلامش نمیتواند محبت و عشق بروز دهد، و اگر این گونه نبود، به راحتی میتوانست به جای تنگی حرفش، قلب من را پر از دلتنگی و غم کند.
هوش مصنوعی: از میوههای بهشتی نمیتوان به راحتی دسترسی پیدا کرد، زیرا آسیبها و مشکلاتی در این راه وجود دارد. مانند اینکه خطای ما میتواند زیباییهای آن را خدشهدار کند.
هوش مصنوعی: سنجش و ارزیابی تو از روی خالی بودن چشمانت است. تماشای گوهر و سنگ در برابر نور آفتاب یکسان به نظر میآید، زیرا هر دو را با همین چشم میبینی.
هوش مصنوعی: اگر آسمان بخواهد کشتی را به خشکی بفرستد، ابرها شب جمعه مستان را به چشم میآورند.
هوش مصنوعی: عاشقان نمیتوانند عفت و شرافت خود را پنهان کنند، میتوان در خاموشی شب دید که شیران واقعی چه شکلی هستند.
هوش مصنوعی: چشمان قناعت در جستجوی سادگی و رضایت هستند و این تمایل با غرور در تضاد است. در این دنیا، کسی که مانند مورچگان ساده و راضی است، نمیتواند به مقام و قدرتی مانند سلیمان دست یابد.
هوش مصنوعی: چشیدن یک نگاه از چهره او به قدری تاثیرگذار بود که زمان زیادی گذشت، مانند این که همان خورشید درخشان در چشم میچرخد و نمیتواند از دیدناش خسته شود.
هوش مصنوعی: هر کسی که شوق زیارت کعبه در دلش شعلهور است، به او اجازه میدهند تا از مهربانی و لطافت مانند مژگان خود با خار مغیلان هم برخورد کند. این بیان اشاره به علاقه و ارادت عمیق او به مکان مقدس دارد.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به تصویر کشیده است که دریای وسیع هم نمیتواند رنگ خون را از چهرهی او پاک کند. این نشاندهندهی شدت غم و درد اوست، زیرا رنگ خون بر چهرهاش باقی مانده است. تنها چیزی که میتواند بر این حال اثر بگذارد، لمس دست مرجانی است که به چشم او مالیده میشود. این تصویر به احساس عمیق و تلخ یک سوگواری یا درد معنوی اشاره دارد.
هوش مصنوعی: چشم به روی زیباییها خسته نمیشود، وگرنه من میتوانم این دشت خشک را با دیدن سیراب کنم.
هوش مصنوعی: به مانند صدف، با آبرو و شرف خود راضی باش. زیرا هیچ قطرهای از محبت ابر احسان، در چشم وجود ندارد.
هوش مصنوعی: من با قد و قامت دلربای خود که در گلستان ظاهر شد، باعث شوق و تمایل بلبلان شدم، به طوری که آنها به زیباییام خیره شدند و شور و اشتیاق آتشین در دلشان به وجود آمد.
هوش مصنوعی: اگر بلبل غیرت داشته باشد، باید از غم و اندوه خود سخن بگوید، وگرنه مثل شبنم که بر گلها مینشیند، گلهای شاد را هم متاثر میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.