گنجور

 
صائب تبریزی

یاد ایامی که پیش او وجودی داشتم

در حریم او ره گفت و شنودی داشتم

بود اقلیم جنون در حلقه فرمان من

ناف سوز لاله داغ مشکسودی داشتم

این زمان چون غنچه خاموشم و گرنه پیش ازین

در گلستانش لب عاشق سرودی داشتم

از هواداران به این روز سیاه افتاده ام

در ترقی بود کارم تا حسودی داشتم

در جگر اکنون ندارم آه صائب ورنه من

پیش ازین چون خاروخس سامان دودی داشتم