چون قفس پر رخنه شد دیوار باغ از جوش گل
بال مرغان غنچه گشت از تنگی آغوش گل
جلوه گاه یار هم دیوانگی می آورد
نیست ممکن در خزان آید به خود مدهوش گل
رخنه منقار بلبل زود می آید بهم
هست اگر این چاشنی باخنده چون نوش گل
دوش کان سروروان مستانه از گلشن گذشت
باغ تنگی کرد بر خمیازه آغوش گل
من که چشم پاک شبنم را شمارم چشم شور
چون توانم دید صائب خار را همدوش گل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.