پای سعی دیگران آمد گر از صحرا به سنگ
در وطن آمد مرا از خواب سنگین پا به سنگ
بر دل پرخون عاشق نیست کوه غم گران
می زند پهلو به زور باده این مینا به سنگ
خنده کبک از ترحم هایهای گریه شد
تا که را در کوهسار عشق آمد پابه سنگ
از شکست زلف کی گردد پریشان خاطرش ؟
آن که چندین شیشه دلی را زند یکجابه سنگ
باد عکس مراد آیینه اش صورت پذیر
آن که از سنگین دلی زدشیشه مارابه سنگ
نیست چز دندان شکستن چاره ای کج بحث را
ازدم عقرب گره نتوان گشود الا به سنگ
گر نگشتی جذبه فرهاد دامنگیر او
کی ز شوخی می گرفتی نقش شیرین پابه سنگ
من به افسون نرم کردم آن دل چون سنگ را
جوی شیر از تیشه گر فرهاد کرد انشا به سنگ
راه سخت وهمراهان ناساز ومرکب کندرو
هیچ رهرو را چندین جا نیاید پابه سنگ
همچنان در جستجوی رزق خودسر گشته ام
گرچه گشتم چون فلاخن قانع ازدنیا به سنگ
بیش و کم رابا نظر سنجند روشن گوهران
احتیاجی نیست میزان قیامت رابه سنگ
با گرانجانی به معراج هنر نتوان رسید
سخت دشوارست سیر عالم بالابه سنگ
آب چشم من ندارد در دل سخت توراه
ورنه سازد چشمه حکم خویش رااجرابه سنگ
ناتوانی عقده های سهل رامشکل کند
خامه های سست راازنقطه آید پابه سنگ
بود از سنگ ملامت مهره گهواره ام
نیست امروز از جنون ربط من شیدا به سنگ
حرف سخت ازبردباری بر دل مابار نیست
می دهد پهلو درخت میوه دار مابه سنگ
آه کز خواب گران درراه سیل حادثات
همچو دست آسیا رفته است پای مابه سنگ
بر دل پرخون ندارد سختی ایام دست
نیست ممکن کشتی آید در دل دریا به سنگ
از دل شب تیرگی بسیاری انجم نبرد
از سر مجنون کجا بیرون سودابه سنگ
می شود از مهره موم این زمان دندانه دار
بود اگر چون تیشه چندی ناخنم گیرا به سنگ
گر به سنگ آمد ز ساحل کشتی امید خلق
صائب آمد کشتی ما در دل دریا به سنگ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بازیهایی که انسانها با دشواریها و غمها دارند، میپردازد و نمادهایی از سنگ و صخره به طور مکرر به کار میرود. شاعر به احساسات عمیق عاشقانه و درد و رنج ناشی از جدایی و فقدان اشاره میکند و بیان میکند که مانعها و چالشها همچون سنگی سخت در مسیر زندگی قرار دارند. او همچنین از تلاش برای یافتن رزق و روزی و سختیهای آن صحبت میکند و در نهایت به این نکته میرسد که با وجود تمام موانع، امید به آینده و عشق میتواند باعث دوام و استمرار زندگی شود. شعر از ترکیب عواطف و تصورات زیبا و غمناک بهرهمند است و حالتهایی از یأس و امید را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: مراقبتی که دیگران برای موفقیت و پیشرفت انجام میدهند، اگرچه ممکن است در مسیر سختی به نتیجه برسند، اما من باید از خواب عمیق خود بیرون بیایم و به سختیها و چالشها روی آورم.
هوش مصنوعی: دل عاشق پر از غم و درد است و به خاطر این غمها، احساس میکند که بار سنگینی بر دوش دارد. اما با نوشیدن شراب، شاید بتواند کمی از این بار را سبک کند و لحظاتی از ناراحتیاش دور شود.
هوش مصنوعی: کبک برای جلب توجه دیگران و از روی دلسوزی شروع به خندیدن کرد، اما در نهایت این خنده به گریه تبدیل شد. او سپس متوجه شد که در مسیر عشق، با مشکلات و سختیهای فراوانی مواجه میشود.
هوش مصنوعی: کیست که با دیدن زخمهای عشق، دلسرد و ناامید شود؟ کسی که با یک سنگ، دلهای شکسته بسیاری را آسیب زده باشد، نمیتواند از یک شکست زلف پریشان خاطر شود.
هوش مصنوعی: باد تصویری از آرزوها را در آینه منعکس میکند و آن کسی که با دل سنگین خود، شیشه ما را شکسته است.
هوش مصنوعی: تنها راهی که برای مواجهه با سختیها وجود دارد، شکستن دندان است؛ بحثهای نادرست و مشکلساز را نمیتوان از مبدأ خود تغییر داد، مگر با سختی و تلاش.
هوش مصنوعی: اگر جذبه و عشق فرهاد سراغ تو نیامده بود، چطور میتوانستی از شوخی و بازیگری شیرین، در دل سنگ نقشی به یادگار بگذاری؟
هوش مصنوعی: من با لطافت و جادو توانستم دل سخت و خشن را نرم کنم، مانند فرهاد که با تیشهاش جوی شیر را از دل سنگ درآورد.
هوش مصنوعی: راه دشوار و یاران نامناسب و مرکب آرام هیچ مسافری را به چندین بار نشاندن بر سنگ نمیآورد.
هوش مصنوعی: من همچنان در پی تأمین روزی خود هستم و گرچه در این راه خیلی تلاش کردهام، مثل یک سنگ که در فلاخن (تِیروک) پرتاب میشود، به دنیای مادی قانع شدهام.
هوش مصنوعی: برای سنجش ارزش و پاکی گوهرهای روشن، نیازی به ترازوی سنگین و دقیق نیست؛ چون خودشان به روشنی و درخشششان شناخته میشوند.
هوش مصنوعی: برای رسیدن به اوج هنر، کار بسیار دشواری است و مانند سفری است که در عالم بالا باید از موانع سختی عبور کرد.
هوش مصنوعی: چشمان من از شدت غم و ناراحتی دیگر اشک نمیریزند، اما اگر کمی نرمتر و لطیفتر بودند، میتوانستند سنگها را هم به نرمی بشکانند.
هوش مصنوعی: ناتوانی میتواند راحتی و آرامش را دچار مشکل کند و در این راستا، نوشتن با قلم ضعیف، از یک نقطه به بعد، به دشواری تبدیل میشود.
هوش مصنوعی: من از سنگ ملامت ساخته شدهام، اما امروز، این دیوانگی من به سنگی ارتباطی ندارد.
هوش مصنوعی: حرفهای دشوار و ناگوار نمیتوانند بر دل ما اثری بگذارند. درختی که میوه دارد، باید به سنگها نیز تحمل نشان دهد.
هوش مصنوعی: ای وای، از خواب سنگین بیدار شدهام و در مسیر حوادث، مانند دست آسیابی که به سنگ میزند، به عقب رفتهام.
هوش مصنوعی: دلِ از درد و رنج پر شده، نمیتواند به راحتی بار مشکلات روزگار را تحمل کند. بعید است که کشتی در دل دریا به سنگ بخورد، زیرا دریا به نرمی و آرامی جریان دارد.
هوش مصنوعی: در دل شب، تاریکی و غم فراوانی وجود دارد و نمیتوان از سر عاشق بیخبر و بیسواد سودابه را به دور از سنگینی این احساسات پیدا کرد.
هوش مصنوعی: در اینجا به این معنا اشاره شده است که با تمرکز و تلاش، میتوان به موفقیتهایی دست پیدا کرد که ممکن است ظاهراً غیرممکن به نظر برسند. اگر مانند تیشه با قدرت و دقت عمل کنیم و ارادهامان را قوی کنیم، میتوانیم به اهداف بزرگ برسیم و از موانع عبور کنیم.
هوش مصنوعی: اگر کشتی امید مردم به سنگ بزند، کشتی ما نیز در دل دریا به سختی میرسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
همچنان در جستجوی رزق خود سرگشتهام
گرچه گشتم چون فلاخن قانع از دنیا به سنگ
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.