زده است شرم لبت مهر بردهان صدف
گره چگونه شود باز از زبان صدف؟
ز حسرت گهر آبدار گفتارت
گهر چو آب ،روان گردد ازدهان صدف
به انتقام، گهر ازدهن فرو ریزم
نهند برجگرم تیغ اگر بسان صدف
ز اهل فیض چنان روزگار خالی شد
که چون حباب ندارد گهر میان صدف
مکن ذخیره اگر زندگی هوس داری
که رفت برسر این نقد جان صدف
به پیش بحر دهن وانکرده، جا دارد
سحاب اگر ز گهر پر کند دهان صدف
سرشک گرم که در جان بحر آتش زد؟
که آب شد ز تب گرم استخوان صدف
بغیر کلک تو صائب کدام ابر بهار
گهر فشاندبه این رنگ دربیان صدف؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و ارزش سخن و هنر بیان اشاره میکند. او به زبان صدف تمثیلی پرداخته که مانند صدفی، گوهری گرانبها یعنی کلام ارزشمند را در دل خود نگه میدارد. شاعر با حسرت به بیان میآورد که مانند صدف، کلامش قدر و ارزشش از بین رفته و هیچ چیز مانند گذشته گرانبها نیست. او همچنین به ناامیدی از زمانه و کمبود معانی عمیق در زندگی اشاره میکند و تأکید میکند که در چنین دنیایی، نباید انتظاری از زندگی داشت. در نهایت، شاعر به قدرت بیان خود و تأثیر آن بر دیگران اشاره میکند و میگوید که فقط با قلم خود میتواند زیبایی و ارزش را به تصویر بکشد.
هوش مصنوعی: شرم لب تو مانند مرواریدی است که درون صدفی قرار دارد. چطور میتواند این صدف زبانش را باز کند و این زیبایی را نمایان کند؟
هوش مصنوعی: این بیت اشاره دارد به اینکه حرفهای ارزشمند و زیبا، مانند جواهراتی گرانبها هستند که وقتی از دهان انسان بیرون میآیند، برای دیگران جاذبه و تاثیر دارند. این جواهرات در واقع کلماتی هستند که موجب شگفتی و دلنشینی میشوند، مانند مرواریدهایی که در صدف قرار دارند و وقتی بیان میشوند، مانند آب زلال و روان از دهان خارج میشوند.
هوش مصنوعی: اگر روزی برای انتقام، جواهراتی را که از دهانم میریزم، در قلبم بگذارند، من هم مانند صدف، با تیغی تیز درون خود در برابر این وضعیت میایستم.
هوش مصنوعی: به طور کلی، این بیت به وضعیتی اشاره دارد که از نعمت و فضل اهل خیر و برکت در زمانه ما کاسته شده است. به گونهای که زندگی و محیط اطراف به بیحالی و خالی بودن دچار شده، مانند حبابی که بدون مروارید در صدف وجود دارد. این تصویر نشاندهنده فقدان ارزشی در زندگی است که باعث احساس بیمقصدی و خالی بودن میشود.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی از زندگی لذت ببری، نیازی به پسانداز کردن زندگیات نیست، چرا که عمرت به سرعت میگذرد و نمیتوانی آن را ذخیره کنی.
هوش مصنوعی: در کنار دریا، اگر صدف دهانش را باز کند و پر از لؤلؤ شود، جایی برای ابر است تا با باران خود آن دهان را پر کند.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به تصویرسازی از احساسات و دگرگونیها میپردازد. او از قطرهای سخن میگوید که مانند اشکی داغ، بر عمق وجود و درون انسانی میافتد و این درون را به آتش و تب میکشاند. در واقع، این احساسات عمیق و سوزان میتواند به طور قابل توجهی بر روح و جسم تأثیر بگذارد و آن را ذوب کند، همانطور که آب از حرارت میجوشد و میخورد. هر چقدر که درون یک فرد داغ باشد، این اشک گرم میتواند نشانهای از عواطفی سرشار و پرشور باشد.
هوش مصنوعی: غیر از قلم تو ای صائب، کدام ابر بهاری میتواند مانند تو گوهرهای درخشانی را بنڈازد و به این زیبایی در صدف بیان کند؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.