ز تلخرویی دریاست بی نیاز صدف
کند به ابر گهر بار لب فراز صدف
کمند جذبه ارباب حاجت است کرم
که ابر را کند از بحر پیشواز صدف
ز خوان عالم بالاست روزی دل پاک
نمی کند دهن خود به بحر باز صدف
مگر که خنده دندانمای او را دید؟
که شد به عقد گهر بوته گداز صدف
دهان لاف پر ازخاک باد دریا را
که پیش ابر کند دست خود دراز صدف
ز وصل گوهرازان کامیاب شد صائب
که شد ز صدق سراپا کف نیاز صدف
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیباییها و معانی عمیق زندگی و روح انسان میپردازد. شاعر به تصویرسازی از دریا، صدف و ابر مینشیند و نشان میدهد که چگونه زیبایی و کرامت در جهان وجود دارد. صدف به عنوان نماد نیاز و طلب، به جستجوی زیبایی و روزی در عالم میپردازد و به معنی کوشش برای رسیدن به خواستهها و آرزوها اشاره دارد. در نهایت، احساسات مثبت و رضایت از زندگی و کامیابی از تلاشهای صادقانه به تصویر کشیده شده است.
هوش مصنوعی: از روی تلخی دریا، صدف نیازی ندارد که با بارش ابری، مروارید از لب خود خارج کند.
هوش مصنوعی: جاذبه و محبت کسی که شایسته نیازمندیهاست، چنان است که مانند ابر، از دریا به سمت صدف میآید.
هوش مصنوعی: زندگی در این دنیا به اندازه یک روز است و اگر دل پاکی نداشته باشیم، نمیتوانیم مانند یک مروارید باارزش از دریا بهرهمند شویم.
هوش مصنوعی: آیا کسی خنده زیبای او را دیده است؟ که او به مانند مروارید در دل صدفی درخشان و گرانبها قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: زبان بزرگتر از آن است که تنها با کلمات تند و توخالی، مانند باد، چیزی را به دست بیاورد. برای دستیابی به اعماق و زیباییهای واقعی، نیاز به تلاش و صبر است، درست مانند صدفی که با دستانش به ابر دست نمیزند.
هوش مصنوعی: صائب از ارتباط با افرادی با ارزش و با کیفیت، بهرهمند و راضی شده است. او به قدری با صداقت و خلوص قلب زندگی میکند که تمام وجودش به مانند صدفی است در جستجوی مرواریدهای ارزشمند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.