به فکر دل نفتادی به هیچ باب دریغ
به گنج راه نبردی درین خراب دریغ
تمام عمر تو درفکرهای پوچ گذشت
نشد محیط تو صافی ازین حباب دریغ
به عالمی که دل ساده می خزند آنجا
هزار نقش پریشان زدی برآب دریغ
غذا ز بوی دل خود کنند سوختگان
تو هیچ بوی نبردی ازین کباب دریغ
به خط و خال مقید شدی ز چهره دوست
نشد نصیب تو جز گرد ازین کتاب دریغ
درین بهار که یک چهره نشسته نماند
رخی به اشک نشستی ز گرد خواب دریغ
به نور ذره سفر سفر می کنند گرمروان
تو پیش پای ندیدی به آفتاب دریغ
به وعده های دروغ زمانه دل بستی
شدی فریفته موجه سراب دریغ
ز پیچ و تاب شود رشته امل کوتاه
تو تن چو رشته ندادی به پیچ و تاب دریغ
ز باده ای که حریفان سبو سبو خوردند
به نیم دور شدی پای دررکاب دریغ
زوصل دوست به فردوس آشتی کردی
صفای چهره ندانستی ازنقاب دریغ
ز عکس، دیده آیینه سیر شد صائب
تو سیر چشم نگشتی ز خورد و خواب دریغ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان حسرتها و دریغهای زندگی پرداخته و بر بیتوجهی انسانها به ارزشهای واقعی زندگی تأکید میکند. شاعر میگوید که عمر خود را در فکرهای بیفایده سپری کرده و از گنجهای واقعی دور مانده است. او اشاره میکند که زندگیاش سرشار از توهمات و تصویرهای نابودی است و به جای لذت بردن از زیباییها و حقایق، در دام فریبهای فانی گرفتار آمده. سرانجام تأکید میشود که انسان باید به عمق زندگی و روابط واقعی توجه کند و از سرابها و وعدههای دروغین دور بماند.
هوش مصنوعی: به خاطر دل خود هیچ نگرانی نداشتی و هیچ درخواستی نداشتی. هیچ تلاشی نکردی تا به گنجینهای دست یازی، حتی در این ویرانه.
هوش مصنوعی: تمام عمرت درگیر افکار بیهوده گذشت و هیچگاه نتوانستی دنیایت را از این حبابهای بیفایده پاکسازی کنی.
هوش مصنوعی: در جهانی که دلهای ساده و بیپیرایه به آن میروند، هزاران تصویر نامشخص و بیرویه بر روی آب نقش میبندد که افسوسآور است.
هوش مصنوعی: سوختگان از عشق تو برای غذا بوی دل خود را به کار میبرند، اما تو هیچ بویی از این کباب به خود ندادهای.
هوش مصنوعی: از زیباییها و خصوصیات چهره دوست، به شدت تحت تأثیر قرار گرفتی، اما متأسفانه چیزی جز غبار و اثر اندکی از آن زیبایی نصیب تو نشد.
هوش مصنوعی: در این بهار که زیبایی و نشاط حاکم است، هیچ چهرهای باقی نمانده و همه غمگین و نگران هستند. مانند اشکی که بر روی چهره نشسته و نشاندهندهی اندوهی عمیق است که به خاطر خواب و آرزوهایی که برآورده نشده، در دل جا مانده است.
هوش مصنوعی: این بیت به معنای این است که افرادی که در جستجوی حقیقت و روشنی هستند، با وجود اینکه در مقیاس کوچکی از نور میگذرند، همچنان در سفر خود به سوی نور و آگاهی ادامه میدهند. همچنین به این نکته اشاره میشود که اگرچه آنها در مسیر خود با چالشهایی مواجه میشوند و ممکن است نتوانند نور بزرگ و روشنایی کامل را ببینند، اما باز هم به تلاش خود ادامه میدهند و از دستاوردهای کوچک خود نیز لذت میبرند.
هوش مصنوعی: تو به وعدههای کاذب و فریبندهی زمان اعتماد کردی و به همین خاطر در دامِ فریب و توهم افتادی و از حقیقت دور شدی.
هوش مصنوعی: اگر زندگی تو پر از پیچ و خم باشد، امیدها و آرزوهایت نیز کوتاه خواهد شد، چون مانند رشتهای که در پیچ و تاب گره خورده، نمیتوانی به آن شکل دلخواه برسانی. افسوس که وقتی رشته به پیچ و تاب میافتد، نمیتوان آن را به آسانی رها کرد.
هوش مصنوعی: از شراب عیش و لذت که دوستان با هم نوشیدند، تو نسبت به آن به اندازه یک دور دور شدهای و پایات را در رکاب نگذاری، ای کاش.
هوش مصنوعی: دوست به بهشت آشتی تو رسید، اما تو نتوانستی زیبایی چهرهاش را از پشت نقاب ببینی.
هوش مصنوعی: چشمانت به زیبایی و جلوههای دنیا مشغول شدهاند، اما افسوس که از خوراک و خواب غافل مانی و این باعث از دست دادن زیباییهای واقعی میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.