بس که زند موج نور سرو روانش
هاله ماه است طوق فاختگانش
قطره اشکی به روی نامه سیاهی است
چشمه حیوان ز انفعال دهانش
خشک چو سوزن شده است از عرق شرم
رشته مریم ز شرم موی میانش
شهپر سیمرغ بسته است به بازو
ناوک بی بال وپر ز زور کمانش
حلقه گردون به خاک راه فتاده است
تا برباید به قد همچو سنانش
گرچه لب غنچه سر به مهر حجاب است
نامه واکرده ای است پیش دهانش
چشمه خورشید را سراب شمارد
هرکه ببیند رخ ستاره فشانش
هر که به دامان آن نگار زند دست
خوش گذرد چون حنا بهار و خزانش
شاهسواری که من ربوده اویم
دست تصور نمی رسد به عنانش
هیچ نصیبی بغیر داغ ندارد
صائب مسکین ز سیر لاله ستانش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف زیبایی و جذابیت بینظیر معشوق پرداخته است. او معشوق را به نور و ماه تشبیه میکند و از احساسات عمیق خود نسبت به او سخن میگوید. معشوق همچون قطره اشکی بر روی نامهای سیاه به نظر میرسد و عرق شرم او به خشکی سوزن میماند. زیبایی او چنان است که حتی چشمه خورشید را نیز در مقابلش سراب میشمارد. شاعر عشق و حسرت خود را نسبت به معشوق بیان میکند و تأکید میکند که هیچکس جز خود او نمیتواند به درک واقعی احساسش برسد. در نهایت، او به سرنوشت خود اشاره میکند که فقط داغ و حسرت برایش به جا گذاشته است.
هوش مصنوعی: آنقدر که نور و زیبایی سرو روانش را احاطه کرده، مانند هالهای است که دور ماه را گرفته است و این زیبایی مانند گردنبند فاختههاست.
هوش مصنوعی: یک قطره اشک که بر روی نامهای سیاه افتاده، همچون چشمهای است که از بیحرکتی و سکوت دهان حیوان جاری میشود.
هوش مصنوعی: به خاطر عرق شرم، مانند سوزن خشک شده است، و رشته موی میانش به خاطر شرم، به شکلی است که به مریم میماند.
هوش مصنوعی: پرندهای بزرگ و قوی به نام سیمرغ که دارای بالهای باشکوهی است، در اینجا به نوعی به قدرت و توانایی خود اشاره میکند. ولی در مقابل، تیر کمان که بدون پر و بال است، به حالتی ضعيف و ناتوانی این تیر پرداخت میکند و استفادۀ نادرست از تواناییها را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: فلک و جهان به زمین افتادهاند تا برگردند و به قدسن آن، از زمین برآیند.
هوش مصنوعی: هرچند لب غنچه به خاطر حجابش بسته است، اما نامهای که به همراه دارد، نشاندهنده محتوای درونش است و در واقع بر دهانش گشوده شده است.
هوش مصنوعی: هر کسی که نور خورشید را ببیند و آن را درک نکند، به خیال خود آن را سراب میپندارد، اما واقعیت این است که او در برابر زیبایی و درخشندگی ستارهها قرار دارد.
هوش مصنوعی: هر کسی که به آغوش آن معشوق بپیوندد، سرنوشتش مانند حنایی است که در بهار و تابستان سرشار از زیبایی و طراوت است.
هوش مصنوعی: شاهسواری را که من از او گرفتهام، به قدری بزرگ و پرقدرت است که تصورش را هم نمیتوانم بکنم و دستم به افسارش نمیرسد.
هوش مصنوعی: صائب مسکین هیچ بهرهای جز درد و رنج ندارد، زیرا رابطهاش با گل لاله فقط باعث آزارش شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر که خموش از شکایت است زبانش
حلقه ذکر خفی است مهر دهانش
وقت کسی خوش درین ریاض که باشد
چون گل رعنا یکی بهار و خزانش
دست ز خوان سپهر سفله نگه دار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.