هر که خموش از شکایت است زبانش
حلقه ذکر خفی است مهر دهانش
وقت کسی خوش درین ریاض که باشد
چون گل رعنا یکی بهار و خزانش
دست ز خوان سپهر سفله نگه دار
کز لب گورست خشکتر لب نانش
زود سر سبز خود کند علف تیغ
هرکه نگردد حریف تیغ زبانش
روی تو آیینه ای بود که چو خورشید
هم ز فروغ خودست آینه دانش
بس که لطف اوفتاده آن تن سیمین
خار به پیراهن است از رگ جانش
نقش پذیری شود زلوح دلش محو
دیده آیینه ای که شد نگرانش
نرم نگردد به آفتاب قیامت
بس که فتاده است سخت پشت کمانش
آه چه سازم که نیست جز الف آه
قسمت من از وصال موی میانش
چون صدف ازآب گوهرست لبالب
دیده من از رخ ستاره فشانش
پیش کریمان غیور لب نگشاید
صائب اگر پر گهر کنند دهانش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق و رازآلود شاعر درباره عشق و زیبایی میپردازد. شاعر به خموشی و سکوت در برابر شکایتها اشاره میکند و به قدرت زبان و گفتار میپردازد. او عشق را به بهاری تشبیه میکند که در آن زیبایی و زوال وجود دارد. در ادامه، نگرانیهای وجودی و عشق دست نیافتنی را تصویر میکند، با تصاویری از گل و خورشید. موثر بودن عشق و زیبایی در روح و دل انسان نیز در بیتهای مختلف نمایان است، جایی که عاشق با غم عشق خود دست و پنجه نرم میکند. در نهایت، شاعر به ناامیدی و آرزوی وصال میرسد و آن را با تصاویری زیبا و عمیق از عشق و احساسات درهم میآمیزد.
هوش مصنوعی: هر فردی که از شکایت و گلایه در دلش خاموش باشد، در حقیقت، زبانش به مانند ذکری مخفی و پنهان است و این سکوت، نشانگر آرامش و محبت قلبی اوست.
هوش مصنوعی: زمانی که کسی در این باغ خوشحال باشد، حال او مانند گل زیبا است که در هر دو فصل بهار و پاییز به شادابی خود ادامه میدهد.
هوش مصنوعی: از سفره آسمان دوری کن، زیرا که از لب گور، حتی نانش نیز خشکتر است.
هوش مصنوعی: کسی که نتواند با تند زبانی و چالشها به خوبی مقابله کند، به سرعت از زندگی و جوانیاش عقب میافتد و رشد نمیکند.
هوش مصنوعی: چهره تو مانند آیینهای است که نورش به اندازه خورشید درخشان و روشن است و آگاهی را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: بسیار زیبایی و محبت او در وجود آن بدن نازک، چنان حس میشود که گویا خارهای پیراهن او از رگهای جانش هستند.
هوش مصنوعی: دل او مانند لوحی است که پذیرای نقش و نگارهای متفاوت شده است و حالا آن را در آینهای میبیند که به خود مینگرد و به نگرانیها و احساساتش فکر میکند.
هوش مصنوعی: به راحتی نمیتوان در روز قیامت، حقیقتی را که در درون وجود دارد، پنهان کرد؛ زیرا آنقدر بار سنگینی بر دوش خود داریم که مانند فشاری بر کمان، نمیتوانیم به آرامش برسیم.
هوش مصنوعی: ای کاش میدانستم چه کنم، چون هیچ چیز جز یک آه ندارم. قسمت من تنها حسرت دیدار موهای اوست.
هوش مصنوعی: چشمان من مانند صدفی است که از آب پر شده و به خاطر زیبایی چهرهاش مانند ستارهای درخشان، پر از اشک و زیبایی است.
هوش مصنوعی: در حضور انسانهای با فخر و با عزت، صائب لب به سخن نمیآورد؛ حتی اگر بخواهند به او احترام بگذارند و او را مورد ستایش قرار دهند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بس که زند موج نور سرو روانش
هاله ماه است طوق فاختگانش
قطره اشکی به روی نامه سیاهی است
چشمه حیوان ز انفعال دهانش
خشک چو سوزن شده است از عرق شرم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.