هرکه درمد نظر نازک میانی نیستش
دربساط زندگانی نیم جانی نیستش
خون گل در باغ بی دیوار می باشد هدر
وای بر حسنی که بر سر دیده بانی نیستش
برگ برگ این گلستانرا سراسر دیده ام
چون گل رعنا بهار بی خزانی نیستش
هرکه را از بیقراری نبض جان آسوده است
در ریاض زندگی آب روانی نیستش
جان عاشق هیچ جایک دم نمیگیرد قرار
می توان دانست کاینجا آشیانی نیستش
چون نمکدان در نمک پاشی است سر تا پا دهان
آن که وقت بوسه دادنها دهانی نیستش
هر که را چون صبح موی سر ز پیری شد سفید
می شود بیدار اگر خواب گرانی نیستش
خلق را بی حفظ حق نگشاید از هم هیچ کار
گله از گرگ است چون بر سر شبانی نیستش
گرمی هنگامه فکرش دو روزی بیش نیست
در سخن هر کس طرف آتش زبانی نیستش
می شود چون مرغ یک بال از پرافشانی ملول
در طریق فکر هر کس همعنانی نیستش
آن که دولت در رکاب سایه او میرود
چون هما از خوان قسمت استخوانی نیستش
بر فقیران محنت پیری نباشد نا گوار
کی غم دندان خورد آن کس که نانی نیستش ؟
گرچه آن آیینه رو دارد نواسنجان بسی
همچو صائب طوطی شیرین زبانی نیستش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره نازکی و بیجانی زندگی و عشق صحبت میکند. شاعر به توصیف حالاتی میپردازد که نشاندهنده بیمعنایی و عدم وجود عشق واقعی است. او میگوید که اگر از احساسات عمیق بیبهره باشیم، زندگی بیارزش و بیثمر است. همچنین به عدم تعبیر صحیح از زیبایی و حقیقت اشاره میکند و به این نتیجه میرسد که در زندگی بدون عشق و حساسیت، هیچ جانی وجود ندارد و در نهایت بر بیمعنایی زندگی و مشکلات انسانی تأکید میکند. شعر در عین حال نقدی بر بیتوجهی و غفلت انسانها از عمق احساسات و روابطشان است.
هوش مصنوعی: هر کسی که در زندگی انسانی حساس و لطیف نباشد، از لذتهای زندگی بهرهای ندارد و نمیتواند به طور کامل زندگی کند.
هوش مصنوعی: خون گل در باغی که دیواری ندارد هدر میشود. اینجا حسنی وجود ندارد که مراقب باشد و از آن محافظت کند.
هوش مصنوعی: هر بخش از این گلستان را به دقت دیدهام و مانند گلی زیبا، بهار بیپایانی در آن وجود ندارد.
هوش مصنوعی: هر کسی که از نگرانی و اضطراب زندگی راحت است، در حقیقت در مسیر واقعی زندگی پیش نمیرود.
هوش مصنوعی: عاشق همیشه در آرامش نیست و هیچ جا برای او خانه و مکانی امن وجود ندارد.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که فردی که همیشه در حال بوسه و ابراز محبت است، وقتی خود نیاز به محبت و توجه دارد، دیگر مطابق انتظار عمل نمیکند و در حقیقت، از او هیچ اثری نمیبینیم. این فرد مانند نمکدانی است که همیشه پر است، اما وقتی به آن نیاز میشود، خالی و بیفایده است.
هوش مصنوعی: هر کسی که مانند صبح، موهای سرش به خاطر پیری سفید شده، اگر خواب عمیقی نداشته باشد، بیدار میشود.
هوش مصنوعی: اگر حق رعایت نشود، هیچ کاری از مردم به خوبی انجام نمیشود و مشکلها به گردن دیگران میافتد، همانطور که اگر شبانی در کار نباشد، گرگها به گله آسیب میزنند.
هوش مصنوعی: احساسات و هیجانات درون انسانها معمولاً موقتی و گذرا هستند و به همین خاطر نمیتوان به سادگی به گفتار هر کسی اعتماد کرد، چرا که ممکن است در عمق وجودشان شعلهای از حقیقت یا احساس خاصی وجود نداشته باشد.
هوش مصنوعی: چون مرغی با یک بال، نمیتوان به پرواز ادامه داد و در مسیر اندیشهی هر فرد، مفهومی یکسان وجود ندارد.
هوش مصنوعی: کسی که خوشبختی و موفقیت در پی او روان است، مانند پرندهای که از سفر برمیگردد، از آنچه که دیگران به او میدهند، بهرهمند نمیشود.
هوش مصنوعی: برای فقیران، مشکلات ناشی از پیری سخت و ناگوار نیست، زیرا آن کس که دندان ندارد، غم نان را نمیخورد.
هوش مصنوعی: اگرچه آن آینه جلوهگاه زیباییهاست، اما همچون صائب، طوطی شیرینزبان و خوش بیان نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.