هست چون دلبر به جا، دل گر نباشد گو مباش
مدعا لیلی است محمل گر نباشد گو مباش
میشناسد ذره خورشید جهانافروز را
حقشناسان را دلایل گر نباشد گو مباش
مدعا از انجمن پروانه را جز شمع نیست
شمع چون بر جاست محفل گر نباشد گو مباش
نارسایی در کمند جذبه معشوق نیست
گردن ما را سلاسل گر نباشد گو مباش
نیست جان بیقراران را به تن دلبستگی
پیش پای موج، ساحل گر نباشد گو مباش
تا هدف جایی نمیاستد خدنگ گرمرو
در میان راه، منزل گر نباشد گو مباش
کشتی دریای بیساحل نمیدارد خطر
اهل دل را خانه گل گر نباشد گو مباش
تشنه بحر فنا را مد احسان است زخم
رحم در شمشیر قاتل گر نباشد گو مباش
مور از درد طلب آورد بال و پر برون
جانب ما یار مایل گر نباشد گو مباش
میرسد احسان به هرکس قابل احسان شود
تنگدستان را وسایل گر نباشد گو مباش
دل چو شد بیعشق، لرزیدن بر او بیحاصل است
در بغل این فرد باطل گر نباشد گو مباش
صدهزاران پرده شرم عشق سامان میدهد
بر رخ دلدار حایل گر نباشد گو مباش
نیست صائب عالم امکان به جز موج سراب
در نظر این نقش باطل گر نباشد گو مباش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر با مضامین عاشقانه و فلسفی، به بررسی مفهوم وجود و عدم میپردازد. شاعر بر این باور است که اگر معشوقی وجود نداشته باشد، تمامی مسایل و احساسات بیمعنا و بیحاصل است. او تأکید میکند که عشق و دلباختگی، نیازمند محبوب است و در غیاب آن، تمام تلاشها و آرزوها بینتیجه خواهد بود. از دیدگاه شاعر، تمامی زیباییها و احساسها، وابسته به وجود معشوق هستند و بدون او، زندگی مانند سفری بیهدف و بیخطر خواهد بود. او به روابط انسانی و نیاز به عشق و محبت اشاره میکند و در نهایت، به پوچی دنیا تاکید میورزد اگر عشق و محبوبی در آن نباشد.
هوش مصنوعی: اگر محبوبی در کنار تو باشد، ولی قلب تو تالاب دلتنگی باشد، در این صورت، وجود محبوب تو بیفایده است. عشق لیلی در دل تو وجود ندارد، بنابراین به عشق او اصرار نکن.
هوش مصنوعی: این بیت به اهمیت شناخت و ارزش گذاری به کارهای خوب و حقیقت اشاره دارد. در آن گفته میشود که خداوند حتی کوچکترین ذرهای از نور خورشید را میشناسد و از طرف دیگر، از کسانی که قدردان هستند و حق را میشناسند انتظار میرود که دلیل برای انجام کارهایشان داشته باشند. در نهایت، اگر این دلایل موجود نباشد، نباید در آن تلاش کرد.
هوش مصنوعی: خواسته و هدف پروانه از جمع شدن در کنار دیگران فقط شمع است. اگر شمع در جای خود بماند، محفل و جمع هم وجود دارد، اما اگر نباشد، دیگر نیازی به جمع شدن نیست.
هوش مصنوعی: اگر در کشش و جذبه معشوق نارسایی وجود دارد، تقصیر گردن ما نیست؛ بلکه اگر زنجیر و محدودیتی وجود نداشته باشد، به خود اجازه نده که احساس ناامیدی کنی.
هوش مصنوعی: اگر دل و جان آدمی آرام و قرار نداشته باشد، نمیتواند به زندگی ادامه دهد؛ مثل این است که اگر در میان دریا باشید و ساحلی نبینید که به آن پناه ببرید، بیفایده و بیماهه هستید.
هوش مصنوعی: تا زمانی که هدفی در مسیر وجود نداشته باشد، مانند تیرکمان گرم که در راه است، اگر منزل و مقصدی نباشد، نباید درنگ کنی و نباید درجا بزنی.
هوش مصنوعی: کشتی در دریای بیانتها برای اهل دل خطر ندارد، اما اگر دل گل نباشد و برای آنها آرامش نداشته باشد، بهتر است به این مسئولیت نپردازد.
هوش مصنوعی: در چنگال تقدیر، دریاهای بیپایان، به توفیق و رحمت خداوند وابستهاند. اگر دست قدرت به جزای اشرار نرسد، زندگی را بیمعنی و بیفایده خواهی یافت.
هوش مصنوعی: مور از درد عشق بال و پرش را به سوی ما میآورد، ولی اگر محبوب مایل نباشد، خود را از آن دور کن.
هوش مصنوعی: حسن نیت و کمک به دیگران به افرادی میرسد که خود را مستحق دریافت آن بدانند. اگر نیازمندان نتوانند امکانات لازم را فراهم کنند، نباید از این موضوع دلخور شوند.
هوش مصنوعی: زمانی که دل از عشق خالی باشد، تلاش برای به دست آوردن عشق و احساست در آن بیفایده است. مانند این است که کسی در آغوش فردی بیارزش باشد، اگر عشق و محبت وجود نداشته باشد، بهتر است که در آن موقعیت نباشد.
هوش مصنوعی: عشق با تمام زیباییها و معانیاش، چنان پردههایی از شرم و حیا بر چهره محبوب میافکند که اگر این پردهها وجود نداشته باشند، محبوب خود را نبین.
هوش مصنوعی: در دنیای ممکن، هیچ چیز واقعی نیست و همهچیز مانند موجی از سراب در ذهن ما به نظر میرسد؛ اگر این اوضاع تغییر نکند، بهتر است که نباشی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.