یارب این جانهای غربت دیده را فریاد رس
روحهای گل به رو مالیده را فریاد رس
با کمند جذبه ای، ای آفتاب بی نیاز
سایه های برزمین چسبیده رافریاد رس
از کشاکشهای بحر ای ساحل آرام بخش
این خس و خاشاک طوفان دیده را فریاد رس
از ره پنهان، به روی گرم ای پیر مغان
باده های خام ناجوشیده را فریاد رس
می شود از قطع، راه عشق هر دم دورتر
رهروان این ره خوابیده رافریاد رس
ای بهار عشق کز رخسارت آتش می چکد
این زسرمای هوس لرزیده رافریاد رس
ای که رگ از سنگ چون مواز خمیر آری برون
رشته جان به تن پیچیده رافریاد رس
ای که کردی از صدف گهواره در یتیم
این گهرهای به گل چسبیده را فریاد رس
بلبلان گلها ز باغ کامرانی چیده اند
این گل از باغ جهان ناچیده را فریاد رس
گرچه می دانم به داد پاکبازان می رسی
این به خون آرزو غلطیده را فریاد رس
در جهان پر ملال ای کیمیای خوشدلی
رحمتی کن صائب غم دیده رافریاد رس
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار به درگاه خداوند دعا میکند تا به یاری جانهای غمدیده و آسیبدیده برسد. او از آفتاب طلب میکند تا دلهای ناامید را روشن کند و به سلامت روحهایی که در طوفان زندگی غرق شدهاند، کمک کند. شاعر به عشق و زیبایی اشاره دارد و از باران عشق میگوید که بر دلها میبارد، و همچنین از دردی که از قطع راه عشق ناشی میشود، رنج میبرد. او به یاد گلها و زیباییهای زندگی میافتد و درخواست رحمت و یاری برای کسانی را میکند که در رنج و ناراحتی به سر میبرند. در نهایت، شاعر از خداوند میخواهد که به دلهای پرغم رحم کند و آنها را به آرامش برساند.
هوش مصنوعی: خداوندا، به داد این جانهای که در غربت و دوری به سر میبرند برس و روحهای پاک و معصوم را که در میان سختیها و زحمات هستند نجات بده.
هوش مصنوعی: با قدرت جذابیت خود، ای خورشید مستقل، به سایههایی که بر زمین نشستهاند، ندا بده.
هوش مصنوعی: ای ساحل آرام، از شدت طوفانهای دریا به فریاد این زائدههای نابسامان بشتاب و نجاتشان بده.
هوش مصنوعی: از راهی مخفی به استقبال تو ای سالار عارفان میآیم تا به کمک من بادههای نپخته و خام را که آماده نشدهاند، برسانی.
هوش مصنوعی: با هر بار که عشق را قطع میکنیم، مسیری که باید برویم بیشتر و بیشتر از ما دور میشود. کسانی که در این راه قدم میزنند، باید فریاد بزنند و به خوابرفتگان این مسیر خبر بدهند.
هوش مصنوعی: ای بهار عشق، که چهرهات همچون آتش میدرخشد و زیباییات شعلهور است، به من کمک کن که از سرمای desires (هوس) رهایی یابم و نجات پیدا کنم.
هوش مصنوعی: ای کسی که با قدرت و استحکام خود مانند سنگ میتوانی جان را از تن جدا کنی، به فریاد من برس!
هوش مصنوعی: ای کسی که به وسیلهی صدف، از گهوارهی یتیم، این لؤلؤهای گرانبها را که به گل چسبیدهاند، نجات دادی!
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی بیان میکند که بلبلان (نماد عاشقان) گلهای شادی و کامیابی را از باغی که به آن تعلق دارد، چیدهاند. اما گلی که به دنیا و خارج از آن تعلق دارد، نچیده و به نوعی رنج میبرد. این بیان نیاز به کمک و فریادرسی را مطرح میکند.
هوش مصنوعی: هرچند میدانم که به پاکبازان کمک میکنی، اما به فریاد کسی که آرزوهایش به خاک و خون آغشته شده، برس.
هوش مصنوعی: ای کیمیای خوشدل، در این دنیای پر از غم و اندوه به من رحم کن و به درد من که غمزدهام کمک کن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.