صحبت عشق و خرد ساز نگردد هرگز
بلبل و جغد هم آواز نگردد هرگز
من میخواره و همراهی زاهد، هیهات
صحبت سنگ و سبو، ساز نگردد هرگز
با سیه دل چه کند صحبت روشن گهران ؟
زنگ از آیینه سخنساز نگردد هرگز
از خود آرا طمع سیرت شایسته خطاست
که برون ساز، درون ساز نگردد هرگز
تا کسی گل نزند روزن بینایی را
بر رخش رخنه دل باز نگردد هرگز
عجز را مهر به لب زن چو بلا نازل شد
به کمان تیر قضا باز نگردد هرگز
کبک اگر خنده بیجا نکند من ضامن
که گرفتار به شهباز نگردد هرگز
تا تو صائب ز خس و خار نیفشانی دست
شعله آه سرافراز نگردد هرگز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تار قانون جهان ساز نگردد هرگز
به کس این ساز همآواز نگردد هرگز
پای بیرون منه از خویش که مرغ تصویر
زخمی چنگل شهباز نگردد هرگز
رمز خونریزی مژگان تو دل داند و بس
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.