می دهد یادی ز چشمش نرگس پر فن هنوز
زان چراغ کشته دودی هست درروزن هنوز
گرچه خورشید عذارش روی در زردی نهاد
از شفق خون می کند دردیده روزن هنوز
عهد یوسف گرچه طی گردید، می یابد مشام
از درو دیوار کنعان بوی پیراهن هنوز
زان شکر خندی که زد برق تجلی بردرخت
خیره می گردد نظر در وادی ایمن هنوز
در ته دامان خط، رخسار آتشناک او
شمع امیدجهانی می کند روشن هنوز
سبزه خط گرچه از رویش طراوت برده است
میتوان گل بردازان رخسار بادامن هنوز
شوخی مژگان تلافی می کند رخسار را
می زند ناخن به دلها خاراین گلشن هنوز
نرگسش از دود تلخ خط اگر پژمرده شد
چین ابرو در زبان بازی است چون سوسن هنوز
گرچه شد بر باد خرمن، می تواند بردفیض
سالها از خوشه چینی موراین خرمن هنوز
چشم گستاخ هوس از دور نتواند گذشت
حسن شرم آلوده او را ز پیرامن هنوز
پردگی شد شوخی حسنش، ولی مژگان شوخ
می خلد در پرده های دیده چون سوزن هنوز
گرچه از بادخزان زیر وزبر شد گلشنش
می پرد چشم و دل صائب در آن گلشن هنوز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و جذابیت چشمان نرگسگونه و روی دلربای محبوبی میپردازد. شاعر از خاطرات و احساساتش نسبت به آن محبوب سخن میگوید و اشاره میکند که با وجود گذشت زمان و تغییرات (مانند پژمردگی گلها یا زردی خورشید)، زیبایی و جذابیت او هنوز در دل و چشمها باقی مانده است. شاعر همچنین به عطر و بوی خاطرات و عشق خود اشاره میکند و احساسات مختلفی مانند امید، شوق و درد را در وصف محبوبش به تصویر میکشد. در نهایت، با وجود تغییرات ظاهری و گذر زمان، عشق و زیبایی محبوب در دل شاعر زنده و پایدار است.
هوش مصنوعی: چشمان او یادآور زیبایی نرگس است و هنوز هم از آن چراغی که خاموش شده، دودی در پنجره به جا مانده است.
هوش مصنوعی: با اینکه خورشید صبحگاهی چهرهاش را به حالت زردی نشان میدهد، اما هنوز هم از افق طلوع میکند و روز نهفته در آن به رنگ خون است.
هوش مصنوعی: عهد و پیمان یوسف هرچند که تمام شده و به پایان رسیده است، اما هنوز هم عطر و بوی پیراهن او از هر گوشه و کناری در کنعان به مشام میرسد.
هوش مصنوعی: از آن لبخند شیرین که مانند نور تابناک بر درخت افتاده، چشمها در این مکان امن به جمال آن خیره میشود.
هوش مصنوعی: در انتهای نوشته، چهره سوزان او هنوز امید جهانی را روشن میکند.
هوش مصنوعی: هرچند سبزه و جوانهها از چهرهاش طراوت و شادابی گرفتهاند، اما هنوز هم میتوان زیبایی و گل را از چهرهاش برداشت.
هوش مصنوعی: شوخیهای مژگان باعث میشود که زیبایی چهرهها تحت تأثیر قرار بگیرد و ناخنهای او به دلها آسیب میزند. این گلشن همچنان در حال شکوفایی است.
هوش مصنوعی: اگر نرگس چشمانش به خاطر دود تلخ غم پژمرده شد، چین ابرویش در کلام و گفتار مانند سوسن زیبا و دلربا باقی مانده است.
هوش مصنوعی: اگرچه خوشههای گندم از بین رفتهاند، اما هنوز میتوان از دستاوردهای این خرمن در سالهای آینده بهرهبرداری کرد. مانند مورچه که توانایی جمعآوری و استفاده از نعمتها را دارد.
هوش مصنوعی: چشم پرجرأت هوس نمیتواند از دور به زیبایی او نگاه کند، زیرا زیبایی او هنوز هم شرم و حیا دارد.
هوش مصنوعی: عشق و زیبایی حسن او در ظاهر نمایان است، اما چشمانش که مانند پردهای هستند، هنوز هم راز و لطافتی خاص را در خود حفظ کردهاند.
هوش مصنوعی: اگرچه باغ و گلستانش به خاطر باد خزان به هم ریخته و نابود شده، اما هنوز چشم و دل صائب در آن گلستان شاداب و سرشار از زندگی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مُردم و دارد جمال او دلم روشن هنوز
نور می بارد ز نخل وادی ایمن هنوز
بوی پیراهن دماغ پیر کنعان می گزد
ور نه باد مصر دارد بوی پیراهن هنوز
بس که دوش از دود دل کاشانه را پر کرده ام
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.