از سنگلاخ دنیا ای شیشه بار بگذر
چون سیل نوبهاران زین کوهسار بگذر
هنگام باز گشت است نه وقت سیرو گشت است
با چهره خزانی از نوبهار بگذر
برگ نشاط عالم خاکی به خون سرشته است
چون باد بی تأمل زین لاله زار بگذر
آبی که ماند در جو آخر غبار گردد
گر تشنه محیطی از جویبار بگذر
یک میوه رسیده بر نخل آرزو نیست
زین میوه های نارس ای خامکار بگذر
یکروی و یک جهت شو چشم از دویی بپوشان
بگذار پنج و شش را از هفت و چار بگذر
خواب گران غفلت دارد ترا زمین گیر
چون آه راست کن قد زین نه حصار بگذر
عریان به چشم رهزن تیغ برهنه باشد
تاب خزان نداری از برگ و بار بگذر
بر سیر روزگاران تا چند تن توان داد؟
یک ره تو هم به مردی زین روزگار بگذر
صائب جمال باقی جویای لوح ساده است
زین نقشهای فانی آیینه وار بگذر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از سنگلاخ دنیا، ای شیشه بار بگذر
چون سیل نو بهاران، زین کوهسار بگذر
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.