گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
صائب تبریزی

هر چند ترا دیده بدکرد زمن دور

درکنج قفس نیست زگل مرغ چمن دور

با تلخی غربت چه کند مصرشکرخیز؟

از بهرعزیزی نتوان شدزوطن دور

درکوثر اگرغوطه زند تشنه برآید

هرسوخته جانی که شد ازچاه ذقن دور

درخانه نشینی نتوان نام برآورد

گمنام عقیقی که نگرددزوطن دور

گر مورکند تکیه گه از دست سلیمان

بسیار مدانید زاعجاز سخن دور

شد موی سرش پاک سفید از غم هجران

تانافه شد از ناف غزالان ختن دور

خوردند به کف آب زچاه اهل توکل

برتشنه ما آب شد از دلو رسن دور

هر چند بود درته پیراهن من یار

چون جامه فانوسم ازان سیم بدن دور

صائب زنظر بازی این تازه جوانان

از دل نشود دوستی یارکهن دور

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode