دارم ز تو ساده دلیها گله بسیار
پهن است درین دامن دشت آبله بسیار
از سختی ره زود شود آبله پامال
ورنه ز دل سنگ تو دارم گله بسیار
بارست به دل تهمت ناگاه، و گرنه
بر یوسف ما نیست گران سلسله بسیار
زنهار به هر چیز ملرزان دل خود را
کاین خانه خطر دارد ازین زلزله بسیار
چون صبح به این عمر تنک مایه مشو شاد
کاین یک دو نفس رانبود فاصله بسیار
نتوان سخن تلخ به شیرین دهنان گفت
ورنه ز لب لعل تو دارم گله بسیار
در زمین نیست گهر سنج، و گرنه
در پرده دل هست مراآبله بسیار
از خرده اسرار نشد هیچ کس آگاه
گم گشت درین ریگ روان قافله بسیار
پیمانه می کشتی طوفان زده باشد
بزمی که دراو هست تنک حوصله بسیار
گرآب حیات است، چو استاد شود سبز
چون خضر مکن مکث درین مرحله بسیار
گرد رمه افزون بود از فوج گرانسنگ
سر برکت هست نهان درگله بسیار
چون ریگ ز هر موج مراتخت روانی است
ایجاد کند شوق ز خود راحله بسیار
این دایره ها تابع پرگار قضا یند
صائب مکن از گردش گردون گله بسیار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر شاعر به بیان گلایهها و نارضایتیهای خود از دلسختیها و مشکلات زندگی میپردازد. او از سادگی دل و سختیهای مسیر زندگی که باعث ایجاد زخمهای عاطفی و روحی میشود، شکایت میکند. همچنین، به خطرات موجود در زندگی اشاره کرده و هشدار میدهد که نباید دل را به دست تلخیها سپرد. شاعر به زودگذر بودن عمر و نیاز به شاد زیستن در آن اشاره میکند و از این که برخی اسرار در دل افراد پنهان مانده سخن میگوید. در نهایت به چرخههای زندگی و تقدیر اشاره میکند و میگوید که از چرخش زندگی نباید ناامید شد.
هوش مصنوعی: من از سادگی و بیخیالیهای تو بسیار ناراحتم. در این دشت، مشکلات و دردها فراوان است.
هوش مصنوعی: اگر در مسیر زندگی سختیها را زود پشت سر بگذارم، این زخمها و مشکلات نخواهند ماند. اما اگر به دل سنگی تو نگاه کنم، از اینکه نتوانستم محبتی از تو دریافت کنم، ناراحتم.
هوش مصنوعی: در دل ناگهان تهمتی وارد شد، و در غیر این صورت، برای یوسف ما این زنجیرهای زیاد سنگین نیست.
هوش مصنوعی: مواظب باش که دل خود را از هیچ چیزی نلرزانی، چون این خانه در معرض خطر زلزلههای زیادی است.
هوش مصنوعی: با طلوع صبح، به خود مسلط باش و شاد نباش، زیرا اینکه این عمر کوتاه است و تنها اندکی از آن باقی مانده، فاصلهی زیادی با پایانش وجود دارد.
هوش مصنوعی: نمیتوان به کسانی که زبان شیرینی دارند، سخنان تلخ و ناگوار گفت، وگرنه از لبهای زیبای تو شکایتهای زیادی دارم.
هوش مصنوعی: در دنیا چیزی با ارزشتر از دل وجود ندارد؛ اگرچه در ظاهر و در زمین، ارزشها را نمیتوان سنجید، اما در دل انسان حقایق و گنجینههای فراوانی وجود دارد.
هوش مصنوعی: هیچکس از رازهای کوچک آگاه نشد و در میان این روانهٔ ریگ، کاروانهای بسیاری گم شدند.
هوش مصنوعی: اگر در میخانهای جشن و میگساری برپا باشد، اما وضع آن به گونهای باشد که دستخوش طوفان و مشکلات باشد، در واقع افرادی که در آنجا حضور دارند، به شدت بیتاب و ناراحت هستند.
هوش مصنوعی: اگر آب حیات وجود دارد، وقتی به یک استاد تبدیل شود، به مانند خضر (که نماد زندگی و جاودانگی است) به سرسبزی میرسد. پس در این مرحله زمان را تلف نکن و بیش از حد تأمل نکن.
هوش مصنوعی: جمعیت گوسفندان زیاد است و از گروه سنگینوزن بیشتر است، اما برکت و ارزش واقعی در گلهای نهفته است که نمیتوان بهراحتی آن را دید.
هوش مصنوعی: به مانند شنهایی که از هر موج دریا به سمت سواحل میآید، اشتیاقی در دل ایجاد میکند که منجر به حرکت و جستجو میشود.
هوش مصنوعی: این دایرهها مانند شکلهایی هستند که سرنوشت و قضاوت بر آنها حاکم است، پس از گردش روزگار شکایت نکنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ما را، ز دل، اندر غم دلبر، گله بسیار
دل را گله از ما که کند حوصله بسیار
پوئیم به سر در سفر عشق تو ره را،
پای دل ما کرده اگر آبله بسیار
یوسف نرود در بر یعقوب وگرنه،
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.