الفت خلق عذاب دل فرزانه شمر
هرکه بیگانه شود معنی بیگانه شمر
تلخی باده شمر تلخی جان کندن را
دهن تیغ فنا را لب پیمانه شمر
نشأه فیض به اندازه آزار دهند
هر شکاف دل خود را در میخانه شمر
در خرابات جهان حوصله ای پیدا کن
چین پیشانی مردم خط پیمانه شمر
خلوتی کز خودی خویش ترا نستاند
گرچه باشد حرم کعبه، صنمخانه شمر
هرچه جز جذبه توفیق ترا پیش آید
گر همه خضر بود سبزه بیگانه شمر
برگریزان فنا جوش بهار طرب است
هرکجا بال وپرت ریخت پریخانه شمر
شکوه رزق مکن همچو تنک حوصلگان
درگلو گریه گره چون شودت دانه شمر
سخنی کز اثرش خواب نسوزد در چشم
گر همه سحر حلال است که افسانه شمر
راه چون در حرم شمع نداری صائب
ورق دفتر بال و پر پروانه شمر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.