ای دهان تو و گفتار ز هم شیرین تر
لب لعل تو و رخسار ز هم رنگین تر
درمیان لب لعل و سخنت حیرانم
که ازین هردو کدام است زهم رنگین تر
گرچه در شرم و حیا چهره مریم مثل است
هست رخسار تو صد پرده ازو شرمین تر
قاف هر چند گرانسنگ و گران تمکین است
کوه تمکین تو صد پله بود سنگین تر
چه گشایش طمع از باغ و بهاری دارم
که جبین گلش از غنچه بود پر چین تر
برندارد نظر از بال وپر خود طاوس
هرکه آراسته تر از همه کس خودبین تر
دولت هرکه درین دایره بیدار ترست
خواب او هست به میزان نظر سنگین تر
کبر مفروش به مردم که به میزان نظر
زود گردد سبک آن کس که بود سنگین تر
ازجهان تلخی بسیار کشیدم صائب
که ز شیرین سخنان شد سخنم شیرین تر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.