در سینه عشاق هوس راه ندارد
در مجمر ما شعله خس راه ندارد
تسلیم شو آن آینه تیغ چو دیدی
اینجا دم بیراه نفس راه ندارد
اندیشه تکلیف در اقلیم جنون نیست
در کوچه زنجیر عسس راه ندارد
ای هرزه درا در گذر از همرهی ما
در قافله عشق جرس راه ندارد
صائب من واندیشه آغوش محال است
در خلوت عشاق هوس راه ندارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به اصول عشق و وابستگیهای آن میپردازد. عشق حقیقی محلی برای هوس و خواستههای ناپاک ندارد و در کنار دوستان و عاشقان، هیچگونه محدودیتی مانند اندیشههای مادی یا فکری وجود ندارد. عشق باید خالص و بیهیچ آلودگی باشد و هر گونه افکار غیر عاشقانه مانع از رسیدن به این مقام است. شاعر تأکید میکند که در دنیای عشق، تنها باید به احساسات پاک توجه کرد و هر گونه نفوذ بیرونی را کنار گذاشت.
هوش مصنوعی: در دل عاشقان، هیچ جایی برای خواستهها و آرزوهای بیثمر نیست و در آتشدان ما، جایی برای شعلههای بیفایده وجود ندارد.
هوش مصنوعی: به خودت تسلیم شو و به واقعیت نگاه کن، چون اگر در اینجا از نفس خود دور شوی، راهی برای بازگشت نخواهی داشت.
هوش مصنوعی: فکر کردن به مسئولیت در دنیای جنون فایدهای ندارد، زیرا در فضایی که سرشار از بینظمی و دستوپاگیری است، هیچ راهی برای پیشرفت و رهایی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: ای بیفایده، در مسیر عشق، جرس (زنگ) همراهی ما را ندارد و جایی برای تو نیست.
هوش مصنوعی: در خلوت عاشقان، نه من به فکر و اندیشه خود میرسم و نه به آنچه که غیر ممکن است، چرا که اینجا جایی برای هوس و خواستههای آن چنانی نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.