گنجور

 
صائب تبریزی

این ناکسان که فخر به اجداد می کنند

از رو به پشت نامه دلی شاد می کنند

بخل از کرم به است که بی حاصلان بخل

در هر جواب بنده ای آزاد می کنند

گل بسته است راه به سر گوشی نسیم

این بلبلان خام چه فریاد می کنند

آینده را قیاس کن از حال خود ببین

کز رفتگان به خیر که را یاد می کنند

در مکتبی که عشق ادیب است کودکان

مشق ستم به خامه فولاد می کنند

عشق مجاز ابجد عشق حقیقت است

در عالمی که اهل دل ارشاد می کنند

صائب جماعتی که سوارند بر سخن

در کوه قاف صید پریزاد می کنند