آنان که دل ز کینه سبکبار کرده اند
بالین و بستر از گل بی خار کرده اند
از سایه اش سپهر زمین گیر می شود
کوه غمی که بر دل من بار کرده اند
جمعی که چون حباب هوای جوی گشته اند
خود را به هیچ وپوچ گرفتار کرده اند
دامن فشان چو موج ز کوثر گذر کند
آن دیده را که تشنه دیدار کرده اند
با خواب امن صلح فقیران دوربین
از دار وگیر دولت بیدار کرده اند
یکسان به خوب وزشت جهان می کند نظر
آن راکه همچو آینه هموارکرده اند
بسیار غافلان خود آرا بسان شمع
سر در سر علاقه زر تار کرده اند
چون گل فریب خنده شادی نمی خورند
آنان که دل ز گریه سبکبار کرده اند
مگشا به خنده لب که نهال ترا چو شمع
سبز از برای گریه بسیار کرده اند
جمعی که بسته اند نظر صائب از جهان
از خارزار روی به گلزار کرده اند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حال و هوای افرادی میپردازد که از کینه و غم رها شدهاند و دلشان را سبک کردهاند. آنها با صلح و آرامش زندگی میکنند و به چیزهای با ارزش توجه میکنند. شاعر به تضاد بین افرادی که در دنیا غرق در پوچی و گرفتاری هستند و کسانی که به زیباییهای زندگی و محبت دست یافتهاند، اشاره میکند. آنها که دلشان را از ناراحتیها آزاد کردهاند، دیگر به دنیا و زشتیهای آن توجه نمیکنند و به سوی عشق و دوستی میروند. در نهایت، شاعر به این نکته میرسد که برخلاف افرادی که مانند شمع در حال سوختن هستند و در دنیا سرگردانند، آنهایی که دلهای پاک دارند و به گریه و تأمل میپردازند، زندگی را با معنا و ارزش واقعی درک میکنند.
هوش مصنوعی: کسانی که دل خود را از کینه و ناراحتی آزاد کردهاند، زندگی خود را پر از آرامش و زیبایی ساختهاند.
هوش مصنوعی: از تاثیر سایه او، زمین تحت فشار قرار میگیرد و کوه سنگینی که بر دل من نشسته، خود را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: گروهی هستند که مانند حبابهای روی آب، به متاعی بدون ارزش و بیپایه آلوده شدهاند و به هیچ و پوچی دچار شدهاند.
هوش مصنوعی: وقتی که دامن مانند موجی از آب کوثر بگذرند، آن چشمی که مشتاق دیدار است، خالی نخواهد ماند.
هوش مصنوعی: فقیران با آسودگی و آرامش خوابیدهاند، اما کسانی که در قدرت هستند، به رصد و کنترل اوضاع پرداختهاند.
هوش مصنوعی: هر دو جنبه زیبا و زشت دنیا به یکسان دیده میشود، چون کسانی که همچون آینه صاف و شفافاند، میتوانند هر دو را به خوبی مشاهده کنند.
هوش مصنوعی: بسیاری از انسانها بیخبر و غافل از حقیقت، مانند شمعهایی هستند که به خاطر رنگ و زینت خود، در میان تاریکی و عشق به زر و زینت جا گرفتهاند.
هوش مصنوعی: آنان که دلشان از گریه و غم سبک و آزاد شده است، مثل گل نمیتوانند از خنده و شادی بهرهمند شوند.
هوش مصنوعی: لبخند نزن، زیرا که درخت وجود تو به خاطر بسیار گریه کردن، مانند شمعی سبز و حساس است.
هوش مصنوعی: گروهی که نظرشان به زیباییهای عالم معطوف شده، از دشتهای پرخاری که در آن مشکلات و سختیها وجود دارد، به سمت گلزارها و زیباییهای زندگی روی آوردهاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن دم که جام باده نگونسار کردهاند
بر خاک تیره جرعهای ایثار کردهاند
از رنگ و بوی جرعه یکی مشت خاک را
خوشتر هزار بار ز گلزار کردهاند
این لطف بین که: بیغرض این خاک تیره را
[...]
آنها که خویش را به تو غمخوار کرده اند
رسوا تو را به کوچه و بازار کرده اند
از آشنائیت دل و جان عار کرده اند
یاران متفق به تو انکار کرده اند
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.