شرم از نگاه آن گل سیراب می چکد
زان تیغ الحذر که ازو آب می چکد
زان چشم پر خمار می ناب می چکد
زان خانه الحذر که ازو آب می چکد
از سروبوستانی اگر آب می چکد
ناز از خرام آن گل سیراب می چکد
از روی تازه گل اگر آب می چکد
زان روی لاله رنگ می ناب می چکد
تا خون آرزو نشود خشک در جگر
خامی از این کباب چو خوناب می چکد
سیری زآب نیست جگرهای تشنه را
کی خون ما ز خنجر سیراب می چکد
سوراخ میکند جگر سنگ خاره را
خونابه ای که از دل بیتاب میچکد
بیداری من است که چون چشم مست یار
گاهی ازوخمار وگهی خواب می چکد
امروز نیست چشم مرا اشک لاله گون
زین زخم عمرهاست که خوناب می چکد
در کوی میکشان نبود راه بخل را
اینجا زدست خشک سبو آب می چکد
نسبت به صبح عارض او سیل تیره ای است
آب صباحتی که زمهتاب می چکد
بی چشم زخم مصرع رنگین صائب است
تیغ برهنه ای که ازو آب می چکد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر احساسات عمیق و پیچیدهای را از طریق تصاویری طبیعتی و عاشقانه بیان میکند. او به زیبایی و لطافت گلها، چشمان خمار و نماهای طبیعی اشاره میکند که همه در نهایت به احساس سرخوشی و درد درونی او مرتبط میشوند. استفاده از نماد آب به عنوان نمایانگر عشق و اشتیاق، در کنار تصاویر خون و زخم، نشاندهندهٔ گسستهای عاطفی و غم در دل شاعر است. این تضاد بین زیبایی و درد، به عمق احساساتی مانند آرزو، عشق، و رنج اشاره دارد که در قلب او جریان دارد. در نهایت، کلمات شاعرانه با استفاده از استعارهها و تشبیهات، حس بیقراری و longing او را به تصویر میکشند.
هوش مصنوعی: نگاه آن گل باعث میشود که آب از تیغهای تیز آن بریزد و این نشاندهندهی زیبایی و لطافت اوست. در واقع، گل به گونهای است که نه تنها زیباییاش نظرها را جلب میکند، بلکه بر اثر این جلب توجه، احساس خجالت و شرم نیز به وجود میآید.
هوش مصنوعی: از آن چشم خوابآلود، شراب ناب میچکد و از آن خانه باید دوری کرد، زیرا از آنجا نیز آب میچکد.
هوش مصنوعی: اگر از درختان و باغها آب میچکد، ناز و زیبایی آن گل به خاطر آبدار شدنش است.
هوش مصنوعی: اگر از گل تازه قطرههای آب بریزد، این آب به رنگ خوش لاله است.
هوش مصنوعی: تا زمانی که آرزوها در دل زنده هستند و در جگر حسرت میسوزند، مانند کبابی که از آن خون میچکد، این آرزوها همواره غمانگیز و دردناک خواهند بود.
هوش مصنوعی: آب برای سیر کردن دلهای تشنه کافی نیست، چگونه میتواند خون ما از خنجر آرامشان کند؟
هوش مصنوعی: خونی که از دل بیتاب و دلشکسته میچکد، میتواند حتی سنگ سخت را هم سوراخ کند.
هوش مصنوعی: بیداری من حالتی دارد شبیه به چشمهای میزده معشوق، که گاهی از حالت نشئگی به خواب میرود و گاهی دیگر بیدار است.
هوش مصنوعی: امروز چشمانم دیگر اشکی شبیه به خون نمیرم ندارد؛ زیرا این درد و زخمهای زندگی سالهاست که مانند خونابه بر دل من میچکد.
هوش مصنوعی: در محلهی میکده، جایی برای خساست و بخل وجود ندارد. در اینجا، از ظرف خالی آب به بیرون میچکد.
هوش مصنوعی: چهره او در صبح مانند سیل تیرهای است که از نور ماه چکه میکند.
هوش مصنوعی: چشم زخم و حسادت نمیتواند بر زیبایی این شعر تأثیر بگذارد، مانند شمشیری که به رغم برهنه بودنش، همچنان از آن آب میریزد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.