گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
صائب تبریزی

دل آب گشت وتربیت دانه ای نکرد

این شمع مرد و گریه مستانه ای نکرد

هرگز چو زلف ماتمیان دست روزگار

سررشته امید مرا شانه ای نکرد

سالک به تازیانه شوق از جهان گذشت

این سیل التفات به ویرانه ای نکرد

با دل گذار کار زبان را که در مصاف

صد تیغ کار حمله مردانه ای است

فانوس چون کفن نشود بر فروغ شمع

هرگز رعایت دل پروانه ای نکرد

هرچند لاله چشم وچراغ بهار بود

عمرش وفا به خوردن پیمانه ای نکرد

در موسم چنین دل نادردمندما

صائب هوای گوشه میخانه ای نکرد

 
sunny dark_mode