زان قامت بلند نظر باز نگذرد
زین سرو هیچ مرغ به پرواز نگذرد
هنگامه سخن به سخن گرم می شود
صاحب سخن ز چشم سخنسار نگذرد
اشک از غبار خاطر من ره برون نبرد
زین گرد سیل خانه برانداز نگذرد
از سیر لاله زار زند نعل واژگون
برخاک کشتگان اگر از ناز نگذرد
در سینه من است ازان کبک خوشخرام
کوهی کز آن عقاب به پرواز نگذرد
صائب ز عجز نیست ز راه مروت است
فریاد من اگر ز هم آواز نگذرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار به زیبایی و بلندی قامت و موانع آن اشاره میکند. او میگوید که هیچ پرندهای نمیتواند از زیبایی و شکوه این قامت بگذرد و در گفتگوها هم سخنان گرم و اثرگذار نمیتواند از چشم سخنسار دور بماند. شاعر از درد و غم خود میگوید که حتی اشکهایش راهی نمییابند و اندوهاش یارای رهایی ندارد. او به زیبایی لالهزار و یاد کشتهها اشاره میکند و در آخر از کبوتر خوشحال در دلش و کوههایی که عقاب نمیتواند بر آن پرواز کند، صحبت میکند. او در نهایت از ناتوانی خود در فریاد زدن میگوید و این را ناشی از مروت خود میداند.
هوش مصنوعی: به خاطر قامت بلند او، هیچکس نمیتواند به او نگاه کند و هیچ پرندهای نمیتواند از کنار او پرواز کند.
هوش مصنوعی: زمانی که صحبت آغاز میشود، مناظره و گفتگو داغ و پر حرارتی به خود میگیرد، به طوری که گوینده نمیتواند از دیدگاههای دیگر غافل شود.
هوش مصنوعی: اشکهایم نمیتوانند غبار خاطر من را برطرف کنند و این گرد و غباری که بر وجودم نشسته، مثل سیلی است که قادر به ویرانی خانهام نیست.
هوش مصنوعی: از زیبایی لالهزار، نعل اسب واژگون بر روی خاک کشتهها افتاده است و اگر از ناز بگذرد، این وضعیت دگرگون نخواهد شد.
هوش مصنوعی: در درون من، عشق و محبت یک کبک شاد و زیبا وجود دارد که حتی عقابها نیز نتوانند از آن فاصله بگیرند و پرواز کنند.
هوش مصنوعی: من از ناتوانی فریاد نمیزنم، بلکه از انصاف و مروت است که صدایم شنیده نمیشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.